ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
فردا به مناسبت روز نیمه شعبان صورت می گیرد
سخنرانی تلویزیونی رهبر معظم انقلاب
این بیانات ساعت 11 پخش می شود
رئیس سازمان برنامه و بودجه به مجلس گزارش داد
آخرین وضعیت اقتصادی کشور در دوران کرونا
«محمدباقر نوبخت» دیروزدر جلسه علنی مجلس شورای اسلامی به شرح آثار مالی و اقتصادی بیماری کرونا در کشور اشاره کرد و افزود: این آثار در دو بخش اقتصادی و مالی به دولت، مردم و جامعه سرایت کرده است. در خصوص دولت باید بگویم یکی از مؤلفههای تأمین منابع در بودجه سال جاری، فروش نفت و فرآوردههای نفتی بود که با توجه به کاهش تقاضای جهانی نفت و افت قیمت آن، این بیماری بشدت روی منابع ریالی سهامی که نفت دارد، اثر منفی گذاشته است. به گفته نوبخت یکی دیگر از مؤلفههای تأمین منابع، «مالیات» است که با توجه به شرایط رکودی که در آن قرار داریم و تصمیم درستی که دولت برای همراهی با بنگاههای تولیدی، مشاغل و کسب و کارهای خود داشته در حوزه پرداخت مالیات امهال سه ماهه صورت گرفته است. به همین دلیل منابع درآمدی دولت از محل مالیات نیز با عدم تحقق مواجه شد. آنچه باقی میماند مسأله واگذاری داراییهای مالی است که در حال در نظر گرفتن تمهیدات مقرراتی برای آن هستیم .
نوبخت افزود: علاوه بر اینها مخارج غیرقابل اجتناب هم وجود دارد. این منابع نه تنها بر خزانه دولت و مؤلفههای منابع عمومی اثر گذاشته بلکه روی بخش دیگری از منابع که در قانون بودجه وجود دارد نیز مؤثر بوده است. وی ادامه داد: بر اساس آن بخشی از تعهدات دولت مانند بیش از ۴۰ هزار میلیارد تومان یارانه ماهانه، ۳۱ هزارمیلیارد تومان حمایت معیشتی، ۱۲ هزار و ۵۰۰ میلیارد تومان خرید تضمینی گندم و ۱۵ هزار و ۵۰۰ میلیارد تومان سهمی که باید به نهادهای حمایتی داده شود مفروض است. ضمن اینکه فردا ( امروز ) باید ۴ هزار و ۴۰۰ میلیارد تومان نیز به عنوان کمک معیشتی به مردم پرداخت شود. دهم فروردین هم یک پرداخت دیگر داشتیم. رئیس سازمان برنامه و بودجه با بیان اینکه مصرف بنزین از ۹۰ میلیون لیتر به ۳۰-۴۰ میلیون لیتر رسیده است گفت: قرار بود بخشی از این تعهدات را از محل صرفهجویی بنزین پرداخت کنیم که با توجه به کاهش تقاضا در کشورهای همسایه که آنها نیز مشکلات خاص خود را دارد، دولت در حساسترین دوره مدیریت منابع و مصارف است قرار گرفت. به هر تقدیر اکنون وظیفه دولت است که هنر مدیریت خود را روی منابع و مصارف بگذارد و طرحهای عمرانی که مردم منتظر نتایج هستند را آماده کند .وی تأکید کرد: در حوزه سلامت تلاش کردیم تا پرداخت اعتبارات مربوط به این بخش را انجام بدهیم، به ویژه این که اگر بیمه سلامت تخصیص اعتبار را دریافت نکند، پرداخت کارانه کادر درمانی که در این شرایط سخت مشغول خدمت هستند با مشکل مواجه خواهد شد. بنابراین بزودی ۱۰۰ درصد اعتباراتی که مربوط به حوزه ردیفهای بهداشت و درمان است، تسویه خواهند شد .
وی با اشاره به اینکه تا کنون ۳هزار و ۵۶۰ میلیارد تومان به شکل ویژه برای تقویت ستاد ملی مبارزه با کرونا، ستاد تهران بزرگ و استانها به عنوان تنخواه پرداخت شده است، افزود: ۶۰۰ میلیارد تومان برای تنخواه جدید در نظر گرفتیم. نوبخت ادامه داد: با تمام اینها برای ماههای آینده بالغ به ۱۲هزار و ۴۰۰ میلیارد تومان برای تجهیزات بیمارستانها در جهت مقابله با کرونا، تأمین دارو، البسه و پوشاک ویژه کادر درمان، کیتهای آزمایشگاهی، جبران کمبود درآمدهای اختصاصی دانشگاههای علوم پزشکی تخصیص داده میشود، چون پیش از این در بخش کلینکهایی که در دانشگاههای علوم پزشکی و بیمارستان وجود دارد، درآمدی حاصل میشد، که کرونا این خدمات درمانی را متوقف کرد. رئیس سازمان برنامه و بودجه افزود: دانشگاهها انتظار دارند دولت به آنها هم کمک کند، همچنان که کسبه و مشاغل انتظار کمک دارند. دولتی که خودش در معرض آسیب سخت کرونا از جهت منابع است. با تمام اینها ۱۲هزار و ۴۰۰ میلیارد تومان برای این طرح در نظر گرفتیم. وی افزود: با اجازه صورت گرفته از رهبر معظم انقلاب یک میلیارد یورو از صندوق توسعه ملی برداشت میشود تا وزارت بهداشت و درمان آن را برای ماههای آینده برای مقابله و مدیریت کرونا هزینه کند. رئیس سازمان برنامه و بودجه با تأکید بر اینکه بخش دیگری که لازم است به آن بپردازیم مردم و کسب و کارهایشان است، ادامه داد: دولت با همه سختیها، خودش را موظف میداند تا جامعه هدف را شناسایی و هر میزان که میتواند به آنها کمک کند. در مرحله اول ۳ میلیون نفر شناسایی شدند که حقوق ثابت و مالکیت دیگری نداشتند به این افراد از ۲۰۰تا ۶۰۰ هزار تومان در اسفند ماه پرداخت کردیم .وی افزود: مرحله دیگر تا چند روز دیگر در فروردین انجام میشود و جامعه هدفش حدود ۴ میلیون نفری است که درآمدشان روزمزد یا فصلی است. حساب کارت یارانه این افراد بین یک تا دو میلیون تومان طی امروز و فردا شارژ خواهد شد. این مبلغ با چند ماه تنفس بتدریج و طی دو سال از حساب افراد کسر میشود. البته هنوز دو مرحله دیگر از پرداخت کمکهایی به این شکل باقی مانده است که به مرور انجام خواهد شد. قرار بود سود این پرداختها ۱۲ درصد باشد، اما بنا بر تصمیم گرفته شده سود این وام ۴ درصد حساب خواهد شد. البته ۷۸ میلیون نفر که یارانه میگیرند اگر متقاضی باشند میتوانند با همین مکانیزم درخواست وام با سود ۱۲ درصد کنند. وی در خصوص کسبه و بنگاهها گفت: حدود سه میلیون بنگاه تجاری را شناسایی کردیم که به آنها ۷۵ هزار میلیارد تومان تسهیلات خواهیم داد تا دوره گذار بیماری کرونا و آثار اقتصادی آن را پشت سر بگذارند. این اقدام صورت گرفت و به هر تقدیر بنگاهها که امکان پرداخت مالیات یا اقساط را نداشتند با ۱۰ردیف شغلی برای آنها نیز امهال را در نظر گرفتیم./ ایرنا
نوبخت افزود: علاوه بر اینها مخارج غیرقابل اجتناب هم وجود دارد. این منابع نه تنها بر خزانه دولت و مؤلفههای منابع عمومی اثر گذاشته بلکه روی بخش دیگری از منابع که در قانون بودجه وجود دارد نیز مؤثر بوده است. وی ادامه داد: بر اساس آن بخشی از تعهدات دولت مانند بیش از ۴۰ هزار میلیارد تومان یارانه ماهانه، ۳۱ هزارمیلیارد تومان حمایت معیشتی، ۱۲ هزار و ۵۰۰ میلیارد تومان خرید تضمینی گندم و ۱۵ هزار و ۵۰۰ میلیارد تومان سهمی که باید به نهادهای حمایتی داده شود مفروض است. ضمن اینکه فردا ( امروز ) باید ۴ هزار و ۴۰۰ میلیارد تومان نیز به عنوان کمک معیشتی به مردم پرداخت شود. دهم فروردین هم یک پرداخت دیگر داشتیم. رئیس سازمان برنامه و بودجه با بیان اینکه مصرف بنزین از ۹۰ میلیون لیتر به ۳۰-۴۰ میلیون لیتر رسیده است گفت: قرار بود بخشی از این تعهدات را از محل صرفهجویی بنزین پرداخت کنیم که با توجه به کاهش تقاضا در کشورهای همسایه که آنها نیز مشکلات خاص خود را دارد، دولت در حساسترین دوره مدیریت منابع و مصارف است قرار گرفت. به هر تقدیر اکنون وظیفه دولت است که هنر مدیریت خود را روی منابع و مصارف بگذارد و طرحهای عمرانی که مردم منتظر نتایج هستند را آماده کند .وی تأکید کرد: در حوزه سلامت تلاش کردیم تا پرداخت اعتبارات مربوط به این بخش را انجام بدهیم، به ویژه این که اگر بیمه سلامت تخصیص اعتبار را دریافت نکند، پرداخت کارانه کادر درمانی که در این شرایط سخت مشغول خدمت هستند با مشکل مواجه خواهد شد. بنابراین بزودی ۱۰۰ درصد اعتباراتی که مربوط به حوزه ردیفهای بهداشت و درمان است، تسویه خواهند شد .
وی با اشاره به اینکه تا کنون ۳هزار و ۵۶۰ میلیارد تومان به شکل ویژه برای تقویت ستاد ملی مبارزه با کرونا، ستاد تهران بزرگ و استانها به عنوان تنخواه پرداخت شده است، افزود: ۶۰۰ میلیارد تومان برای تنخواه جدید در نظر گرفتیم. نوبخت ادامه داد: با تمام اینها برای ماههای آینده بالغ به ۱۲هزار و ۴۰۰ میلیارد تومان برای تجهیزات بیمارستانها در جهت مقابله با کرونا، تأمین دارو، البسه و پوشاک ویژه کادر درمان، کیتهای آزمایشگاهی، جبران کمبود درآمدهای اختصاصی دانشگاههای علوم پزشکی تخصیص داده میشود، چون پیش از این در بخش کلینکهایی که در دانشگاههای علوم پزشکی و بیمارستان وجود دارد، درآمدی حاصل میشد، که کرونا این خدمات درمانی را متوقف کرد. رئیس سازمان برنامه و بودجه افزود: دانشگاهها انتظار دارند دولت به آنها هم کمک کند، همچنان که کسبه و مشاغل انتظار کمک دارند. دولتی که خودش در معرض آسیب سخت کرونا از جهت منابع است. با تمام اینها ۱۲هزار و ۴۰۰ میلیارد تومان برای این طرح در نظر گرفتیم. وی افزود: با اجازه صورت گرفته از رهبر معظم انقلاب یک میلیارد یورو از صندوق توسعه ملی برداشت میشود تا وزارت بهداشت و درمان آن را برای ماههای آینده برای مقابله و مدیریت کرونا هزینه کند. رئیس سازمان برنامه و بودجه با تأکید بر اینکه بخش دیگری که لازم است به آن بپردازیم مردم و کسب و کارهایشان است، ادامه داد: دولت با همه سختیها، خودش را موظف میداند تا جامعه هدف را شناسایی و هر میزان که میتواند به آنها کمک کند. در مرحله اول ۳ میلیون نفر شناسایی شدند که حقوق ثابت و مالکیت دیگری نداشتند به این افراد از ۲۰۰تا ۶۰۰ هزار تومان در اسفند ماه پرداخت کردیم .وی افزود: مرحله دیگر تا چند روز دیگر در فروردین انجام میشود و جامعه هدفش حدود ۴ میلیون نفری است که درآمدشان روزمزد یا فصلی است. حساب کارت یارانه این افراد بین یک تا دو میلیون تومان طی امروز و فردا شارژ خواهد شد. این مبلغ با چند ماه تنفس بتدریج و طی دو سال از حساب افراد کسر میشود. البته هنوز دو مرحله دیگر از پرداخت کمکهایی به این شکل باقی مانده است که به مرور انجام خواهد شد. قرار بود سود این پرداختها ۱۲ درصد باشد، اما بنا بر تصمیم گرفته شده سود این وام ۴ درصد حساب خواهد شد. البته ۷۸ میلیون نفر که یارانه میگیرند اگر متقاضی باشند میتوانند با همین مکانیزم درخواست وام با سود ۱۲ درصد کنند. وی در خصوص کسبه و بنگاهها گفت: حدود سه میلیون بنگاه تجاری را شناسایی کردیم که به آنها ۷۵ هزار میلیارد تومان تسهیلات خواهیم داد تا دوره گذار بیماری کرونا و آثار اقتصادی آن را پشت سر بگذارند. این اقدام صورت گرفت و به هر تقدیر بنگاهها که امکان پرداخت مالیات یا اقساط را نداشتند با ۱۰ردیف شغلی برای آنها نیز امهال را در نظر گرفتیم./ ایرنا
وزیر بهداشت دیروز به مجلس گزارش داد
وضعیت کرونا در ایران
- وزیر بهداشت: در مرحله مدیریت بهینه هستیم نه کنترل و مهار
- فرمانده ستاد مقابله با کرونا در تهران در جلسه شورای شهر: تمام نقاط تهران آلوده به کرونا ست
۲ و ۵
نظم نوین جهانی در پساکرونا؛
چه کسی ویروس تاجدار را شکست میدهد؟
بررسی زمانی همه گیری ویروس کرونا در ایران و جهان؛ جهان پساکرونا کی فرا میرسد؟
۳ و ۱۲
ظریف: تحریمها را بردارید
روحانی در گفت وگو با مکرون :رفع تحریمها و عمل به تعهدات از سوی اروپا یک ضرورت است و در این شرایط خاص امروز اهمیتی مضاعف یافته است.
وزیر امور خارجه کشورمان با بیان اینکه «ایران نیازی به صدقه دادن رئیس جمهور امریکا ندارد»، خواستار توقف تحریم های نفتی کشورمان شد. به گزارش ایسنا، محمدجواد ظریف وزیر امورخارجه کشورمان در حساب کاربری خود در توئیتر نوشت: ایران از نظر منابع انسانی و طبیعی غنی است. ما احتیاجی به صدقه دادن از سوی دونالد ترامپ که مجبور است دستگاه های تنفس مصنوعی را از منابعی که خود تحریمشان کرده، تهیه کند نداریم. وی ادامه داد: آنچه ما از او می خواهیم این است که دست از ممانعت از فروش نفت و دیگر محصولات ایران، خرید مایحتاج، دریافتها و پرداختهای آن بردارد. ظریف طی هفتههای گذشته بارها خواستار پایان تحریمهای یک جانبه و غیرقانونی امریکا علیه کشورمان شده و تأکید کرده است که این تحریمهای ظالمانه علی رغم تواناییهای پزشکی ایران، مانع از مقابله درست با شیوع ویروس کرونا و پیامدهای ناشی از آن در کشور شده است. وزیر امورخارجه در همین راستا در نامه ای رسمی به دبیرکل سازمان ملل بر لزوم توقف این تحریمها تأکید کرده و به علاوه از سران سایر کشورها خواسته است تا به بی عملی در برابر این رویکرد غیر انسانی امریکا پایان دهند.
همچنین شامگاه دوشنبه در تماس تلفنی امانوئل مکرون، رئیس جمهوری فرانسه با حجت الاسلام حسن روحانی، رئیس جمهوری کشورمان مسائل دوجانبه، منطقه ای و بین المللی بررسی شد. روحانی ضمن آرزوی موفقیت برای دولت و ملت فرانسه و همه مردم جهان درمسیرمقابله با بیماری کرونا، اظهار کرد: همه کشورها و دولت ها باید توجه داشته باشند که بدون کمک و همکاری و بهرهمندی از تجارب یکدیگر نمی توانند ازاین شرایط حساس عبورکنند. وی گام های اولیه برداشته شده درراستای برقراری سازوکار اینستکس را مثبت ولی ناکافی برشمرد و گفت: این مسیر نباید تنها منحصر به کالاهای پزشکی وغذایی باشد و باید بتوانیم از آن برای تأمین تمامی نیازمندیهای کشورمان استفاده کنیم.
رئیس جمهوری با استقبال از ابتکار دبیرکل سازمان ملل متحد برای اعلام آتش بس در جنگ میان کشورها در دوران شیوع بیماری کرونا در جهان، ابراز امیدواری کرد که این ابتکار شامل جنگ اقتصادی علیه ایران هم باشد و خاطرنشان کرد: انتظار داریم تا کشورهای دوست برای رفع تحریمهای ظالمانه و یکطرفه دراین شرایط امریکا را تحت فشار قرار دهند.روحانی با تأکید براینکه تنها راه برقراری امنیت در منطقه همکاری کشورهای منطقه است ،گفت: براین اساس برخی از تحرکات اخیر امریکا در عراق را اقدامی خطرناک و به ضرر امنیت این کشور و منطقه میدانیم. امانوئل مکرون هم با اشاره به علاقهمندی فرانسه به گسترش همهجانبه همکاری ها با ایران، گام های برداشته شده برای شروع به کار ساز و کار مالی اینستکس را مثبت دانست و ابراز امیدواری کرد که با استفاده از آن تبادلات ایران و اروپا افزایش یابد تا همکاری های مالی اروپا با ایران به شکل راحتتری انجام شود.
همچنین شامگاه دوشنبه در تماس تلفنی امانوئل مکرون، رئیس جمهوری فرانسه با حجت الاسلام حسن روحانی، رئیس جمهوری کشورمان مسائل دوجانبه، منطقه ای و بین المللی بررسی شد. روحانی ضمن آرزوی موفقیت برای دولت و ملت فرانسه و همه مردم جهان درمسیرمقابله با بیماری کرونا، اظهار کرد: همه کشورها و دولت ها باید توجه داشته باشند که بدون کمک و همکاری و بهرهمندی از تجارب یکدیگر نمی توانند ازاین شرایط حساس عبورکنند. وی گام های اولیه برداشته شده درراستای برقراری سازوکار اینستکس را مثبت ولی ناکافی برشمرد و گفت: این مسیر نباید تنها منحصر به کالاهای پزشکی وغذایی باشد و باید بتوانیم از آن برای تأمین تمامی نیازمندیهای کشورمان استفاده کنیم.
رئیس جمهوری با استقبال از ابتکار دبیرکل سازمان ملل متحد برای اعلام آتش بس در جنگ میان کشورها در دوران شیوع بیماری کرونا در جهان، ابراز امیدواری کرد که این ابتکار شامل جنگ اقتصادی علیه ایران هم باشد و خاطرنشان کرد: انتظار داریم تا کشورهای دوست برای رفع تحریمهای ظالمانه و یکطرفه دراین شرایط امریکا را تحت فشار قرار دهند.روحانی با تأکید براینکه تنها راه برقراری امنیت در منطقه همکاری کشورهای منطقه است ،گفت: براین اساس برخی از تحرکات اخیر امریکا در عراق را اقدامی خطرناک و به ضرر امنیت این کشور و منطقه میدانیم. امانوئل مکرون هم با اشاره به علاقهمندی فرانسه به گسترش همهجانبه همکاری ها با ایران، گام های برداشته شده برای شروع به کار ساز و کار مالی اینستکس را مثبت دانست و ابراز امیدواری کرد که با استفاده از آن تبادلات ایران و اروپا افزایش یابد تا همکاری های مالی اروپا با ایران به شکل راحتتری انجام شود.
روحانی در ارتباط ویدئو کنفرانسی با مسئولان ۵ استان :
بازگشایی تدریجی مشاغل با دقت انجام شود
رئیس جمهوری روز گذشته در ارتباط ویدئو کنفرانسی با استانهای خراسان جنوبی، خراسان شمالی، ایلام، کهگیلویه و بویراحمد و چهارمحال و بختیاری، ضمن گفت و گو با استانداران، رؤسای دانشگاههای علوم پزشکی این استانها و مسئولان برخی مراکز درمانی و تولیدی در این مناطق، در جریان آخرین وضعیت شیوع بیماری کرونا و چگونگی مقابله با این بیماری و روند درمان بیماران قرار گرفت.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی ریاست جمهوری، حجتالاسلام حسن روحانی همچنین در این ارتباط تصویری با شماری از پزشکان و پرستاران بیمارستانهای ولیعصر(عج) بیرجند دراستان خراسان جنوبی و شهید مصطفی خمینی در ایلام، نیز گفت و گو و روند ارائه خدمات بهداشتی و بستری، درمان و ترخیص بیماران مبتلا به کرونا و کمبودها و نیازمندیهای این مراکز را برای ارائه خدمات بهتر به مردم بررسی کرد.
رئیس جمهوری روز سهشنبه در ارتباط ویدئو کنفرانسی با استانهای خراسان جنوبی، خراسان شمالی، ایلام، کهگیلویه و بویراحمد و چهارمحال و بختیاری، ضمن گفت و گو با استانداران، رؤسای دانشگاههای علوم پزشکی این استانها و مسئولان برخی مراکز درمانی و تولیدی در این مناطق، در جریان آخرین وضعیت شیوع بیماری کرونا و چگونگی مقابله با این بیماری و روند درمان بیماران قرار گرفت.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی ریاست جمهوری، حجتالاسلام حسن روحانی همچنین در این ارتباط تصویری با شماری از پزشکان و پرستاران بیمارستانهای ولیعصر(عج) بیرجند دراستان خراسان جنوبی و شهید مصطفی خمینی در ایلام، نیز گفت و گو و روند ارائه خدمات بهداشتی و بستری، درمان و ترخیص بیماران مبتلا به کرونا و کمبودها و نیازمندیهای این مراکز را برای ارائه خدمات بهتر به مردم بررسی کرد.
روحانی در این ارتباطهای ویدئو کنفرانسی با تأکید بر اینکه موفقیت اجرای طرح فاصلهگذاری هوشمند مبتنی بر رعایت اصول از سوی مردم است، به اعلام آمادگی استانداران برای اجرای طرح فاصلهگذاری هوشمند در استانها و ایجاد شرایط مناسب برای تحقق این کار اشاره کرد و گفت: میخواهیم هم مردم از زندگی اجتماعی و کسب و کار خود دور نمانند و هم روندی که بخش بهداشت و درمان برای توقف ابتلا و شیوع کرونا در کشور داشته، دچار آسیب نشود. او افزود: هنوز این بیماری پیش روی ما قرار دارد و مشخص نیست که تا چه زمانی ادامه خواهد داشت و لذا باید تلاش کنیم تا توأم با حفظ سلامت مردم بتوانیم شرایط را برای تأمین زندگی آنان نیز فراهم کنیم.
روحانی همچنین افزود: در بخش آموزش هیچ عجلهای برای راهاندازی مدارس و دانشگاهها وجود ندارد، ضمن اینکه باید شرایط برای بازگشایی مدارس به گونهای باشد که هم از اجرای کامل دستورالعمل های بهداشتی اطمینان داشته باشیم و هم بتوانیم دغدغه خانوادهها را در این راستا از بین ببریم.
رئیس جمهور با اشاره به گزارش استاندار خراسان جنوبی درباره وضعیت مرزها و اینکه تبادل کالا در مرز مشترک با افغانستان در حال انجام است، گفت: اگر برادران و خواهران افغانی در ایران به کرونا مبتلا شدهاند، براساس مصوبه ستاد ملی مقابله با کرونا درمان آنان به صورت رایگان انجام شود. چرا که ما و همسایگانمان بهم پیوستهایم و باید در این شرایط یکدیگر را یاری کنیم.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی ریاست جمهوری، حجتالاسلام حسن روحانی همچنین در این ارتباط تصویری با شماری از پزشکان و پرستاران بیمارستانهای ولیعصر(عج) بیرجند دراستان خراسان جنوبی و شهید مصطفی خمینی در ایلام، نیز گفت و گو و روند ارائه خدمات بهداشتی و بستری، درمان و ترخیص بیماران مبتلا به کرونا و کمبودها و نیازمندیهای این مراکز را برای ارائه خدمات بهتر به مردم بررسی کرد.
رئیس جمهوری روز سهشنبه در ارتباط ویدئو کنفرانسی با استانهای خراسان جنوبی، خراسان شمالی، ایلام، کهگیلویه و بویراحمد و چهارمحال و بختیاری، ضمن گفت و گو با استانداران، رؤسای دانشگاههای علوم پزشکی این استانها و مسئولان برخی مراکز درمانی و تولیدی در این مناطق، در جریان آخرین وضعیت شیوع بیماری کرونا و چگونگی مقابله با این بیماری و روند درمان بیماران قرار گرفت.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی ریاست جمهوری، حجتالاسلام حسن روحانی همچنین در این ارتباط تصویری با شماری از پزشکان و پرستاران بیمارستانهای ولیعصر(عج) بیرجند دراستان خراسان جنوبی و شهید مصطفی خمینی در ایلام، نیز گفت و گو و روند ارائه خدمات بهداشتی و بستری، درمان و ترخیص بیماران مبتلا به کرونا و کمبودها و نیازمندیهای این مراکز را برای ارائه خدمات بهتر به مردم بررسی کرد.
روحانی در این ارتباطهای ویدئو کنفرانسی با تأکید بر اینکه موفقیت اجرای طرح فاصلهگذاری هوشمند مبتنی بر رعایت اصول از سوی مردم است، به اعلام آمادگی استانداران برای اجرای طرح فاصلهگذاری هوشمند در استانها و ایجاد شرایط مناسب برای تحقق این کار اشاره کرد و گفت: میخواهیم هم مردم از زندگی اجتماعی و کسب و کار خود دور نمانند و هم روندی که بخش بهداشت و درمان برای توقف ابتلا و شیوع کرونا در کشور داشته، دچار آسیب نشود. او افزود: هنوز این بیماری پیش روی ما قرار دارد و مشخص نیست که تا چه زمانی ادامه خواهد داشت و لذا باید تلاش کنیم تا توأم با حفظ سلامت مردم بتوانیم شرایط را برای تأمین زندگی آنان نیز فراهم کنیم.
روحانی همچنین افزود: در بخش آموزش هیچ عجلهای برای راهاندازی مدارس و دانشگاهها وجود ندارد، ضمن اینکه باید شرایط برای بازگشایی مدارس به گونهای باشد که هم از اجرای کامل دستورالعمل های بهداشتی اطمینان داشته باشیم و هم بتوانیم دغدغه خانوادهها را در این راستا از بین ببریم.
رئیس جمهور با اشاره به گزارش استاندار خراسان جنوبی درباره وضعیت مرزها و اینکه تبادل کالا در مرز مشترک با افغانستان در حال انجام است، گفت: اگر برادران و خواهران افغانی در ایران به کرونا مبتلا شدهاند، براساس مصوبه ستاد ملی مقابله با کرونا درمان آنان به صورت رایگان انجام شود. چرا که ما و همسایگانمان بهم پیوستهایم و باید در این شرایط یکدیگر را یاری کنیم.
گفتاری از عماد افروغ درباره عبرت و موهبت یک بحران جهانی
دستاوردهای کرونا
عماد افروغ
جامعهشناس واستاد دانشگاه
اینکه تا چه مدت ویروس کرونا تداوم خواهد داشت، چندان قابل پیشبینی نیست. بنابراین، نمیتوان مشخصاً از زمان آغاز«دوران پساکرونا» صحبت کرد. اما قطع نظرازآسیبهایی که در جریان شیوع این ویروس به جسم انسانها وارد شده و همچنین آسیبهای اقتصادی که برخی از اقشار را درگیرکرده است، تحولاتی به لحاظ زیستمحیطی، سیاسی، اجتماعی و الهی رقم خورده که آدمی آرزو میکند کاش کماکان این اوضاع (بحران کرونا) ادامه داشته باشد!
واقعیت این است که به لحاظ اقتصادی ضربه سنگینی به نظام سرمایهداری، منفعتطلبی، لذتگرایی، خودخواهی و عربدهکشیهای تمدن غالب و مدرنیته وارد شده است. تمام فخر تمدن نوین غربی این بوده که بر طبیعت مسلط شده است. حتی کسانی هم که گاهی نقدهایی بر تسری علمزدگی گره خورده با مدرنیته در عرصههای اجتماعی و سیاسی وارد میکنند این وجه تسلط بر طبیعت را به عنوان یک دانش تحلیلی- تجربی پذیرفتهاند. اما هم اکنون شاهدیم درست همانجا که نقطه قوت تمدن غرب بشمار میرود، عملاً نقطه ضعف آن، در عدم فهم چرایی، چگونگی و درمان ویروس کوچکی به نام کرونا، آشکارا و ناآشکارا، فریاد زده میشود.
ادعای طرفداران پروپا قرص داروینیسم طبیعی و اجتماعی و قائلان به تکامل کور و بیمبنا و بیهدف، از جمله نویسنده کتاب پر فروش«انسان خردمند»، یووال روح هراری، این بود که بتدریج آدمی حتی برمرگ نیز به منزله یک بیماری فائق میآید.
به دنبال وقوع بحران کرونا و ناتوانی بشر در مواجهه با این ویروس، این دسته از نگرشها همه فرو ریخت و با بنبست مواجه شد. بیهوده نیست که بسیاری از فیلسوفان مادیگرای دیروز، هزاره جدید را «هزاره خداگرایی» نامیدهاند. این خداگرایی را میتوان هم در معرفتشناسیهای علمی و هم در گرایشات ایمانی، دینی و اجتماعی مشاهده کرد. گویی بار دیگر خدا بازگشته و رجعت به خدا فوران
کرده است.
به لحاظ اجتماعی نیز شاهد هستیم که «همبستگی اجتماعی» ناشی از «دردی مشترک» در سطح ملی و جهانی افزایش پیدا کرده است. این همبستگی اجتماعی عطف به یک مسأله جهانی است. گویی یک جهانی شدن واقعی و بدون اما و اگر و شبهه جهانیسازی اتفاق افتاده است. جهانیسازیهای متداول در قالب «جهانی شدن» عملاً با تمایزات طبقاتی، نژادی و جغرافیایی و حتی فرهنگی گره خورده است. اما هم اکنون با جهانی شدن و عامگرایی مواجهیم که بطور کامل فراتمایز یافته است و هیچگونه مرز جغرافیایی، طبقاتی، نژادی، قومی، جنسیتی و حتی دینی را برنمیتابد.
در این فضا (جهانی بدون تقسیمبندیهای قراردادی) همه اعتباریات فرو میریزد و به گونهای میتوان گفت که این روزها جلوهای از روز قیامت را شاهد هستیم و این امر برای آنان که اهل معرفت هستند بسیار معنادار است؛ روزی که آدمی از برادر و پدر و مادر و همسرش میگریزد و تنها به رهایی خود میاندیشد. با این تفاوت که در روز قیامت فقط گریز مطرح است و راه فراری نیست، اما هم اکنون این گریزواحتیاط به مثابه دردی مشترک زمینهساز همبستگی و پیوندی مشترک و جهانی است.
نکته قابلتأمل دیگری که میتوان در خصوص جهان پساکرونا مطرح کرد این است که در خصوص بسیاری از مشاغل، عطف به فایدهمندی یا بیفایدگی آنها نوعی بازاندیشی صورت خواهد گرفت به گونهای که اکنون بسیاری را به این تأمل واداشته که مشاغل و مناصب مختلف، در واقع امرازچه کارکردی برخوردارند؟ و در صورت فقدان برخی از آنها، عملاً جامعه با چه نقصانی مواجه میشود؟
واقعیت این است که امروزه بسیاری از تقسیم کارها و تخصصی شدنهای افراطی به پرسش کشیده شده است، تمایزگذاریهای افراطی بهم ریخته و بار دیگر ربطها و پیوندها برجسته شده است. به نوعی یک نگرش دیالکتیکی و نگاهی منظومهای زنده شده است. به نظر میرسد که نگاه منظومهای در خصوص هر مسألهای راهگشا است و خصوصاً در قضیه کرونا این نگرش میتواند بسیار اثرگذار باشد؛ چراکه شیوع ویروس کرونا تنها یک لایه ندارد و آن لایه صرفاً حوزه سلامت و محیط زیست انسانی را درگیر نمیکند، بلکه لایههای انسانی، سیاسی، اجتماعی و متافیزیکی دارد. در جهان پساکرونا، گویی بار دیگر خدا و نیایش احیا میشود، بشر عجز خود را فریاد میزند و به عظمت خداوند پی میبرد به تعبیری حیرت بشر بار دیگر رقم میخورد؛ همه اینها دستاورد است.
در جهان پساکرونا، پوشالی بودن بسیاری از ادعاهای جوامع مختلف برملا میشود. همیشه جهانِ به اصطلاح «سوم» زیر فشار توخالی و البته سنگین و پر های و هوی غربزدگی سرکوب شده و به عنوان ملتهایی نامتمدن معرفی میشدند، اما در جریان بحران کرونا شاهد بودیم که همین تمدن غرب که ادعای مدنیت داشت و انسانهای به اصطلاح متمدن، چگونه یک بربریت نوین را رقم زدند. شاهد این مدعا، یورشهایی است که مردم این کشورها در این ایام به فروشگاهها داشتند واینگونه به جان هم افتادند. کجا چنین برخوردهایی را در کشورهای شرقی شاهد هستیم؟
وفاق حاکم برغرب شناخته شده وفاقی سیاسی و دیکته شده از بالا و مبتنی بر «نظم سیاسی» است. از این رو، زمانی که نظم سیاسی در جوامع غربی بهم ریخته شود، مردم به جان هم میافتند. طبیعی هم هست چون جهانبینیشان مبتنی بر فردگرایی است. اما وفاق جوامع شرقی همچون ایران «وفاقی اجتماعی» و مبتنی بر یک «جمعگرایی عرفانی» است. اما چه کنیم که پدیده غربزدگی در رگ و پی بسیاری از نخبگان و نهادهای فکری و علمی ما رخنه کرده و باعث شده تا افراد نتوانند ریشههای خود را فهم و درک و بازتولید کنند.
این روزها، در برخی جوامع غربی همچون انگلیس، در مواجهه با بیماری کرونا، سیاستهایی دیکته میشود از جمله اینکه چندان نباید دغدغهمند آنانی بود که بیماریهای زمینهای دارند؛ احتمالاً بعدها شرط سنی هم به این گزینهها اضافه شود! دراین فضا، این پرسش به ذهن متبادر میشود که تا چه اندازه این نگاه اخلاقی است؟ حتی اگر قرار باشد در بستری از تفکر ضد اخلاقی مثبت «داروینیسم اجتماعی» را بپذیریم، این داروینیسم باید به طور طبیعی عمل کند نه به طور ارادی.
این سیاستها، دقیقاً مشابه کاری است که هیتلر کرد. او، تحت تأثیر داروینیسم اجتماعی، خود را نژاد برتر دانست و به جان بشریت افتاد؛ به این بهانه که میخواهد انتخاب اصلحی را صورت دهد. ضمن آنکه ما به هیچ وجه مجاز نیستیم انسان را با تصوری خام از طبیعت، به طبیعت تقلیل دهیم و از تعهدات خود نسبت به طبیعت و همنوعان خود غافل شویم. به علاوه طبیعتشناسی الهی و مبتنی بر خالقیت و ربوبیت خدا و ذیشعور بودن و غایتمداری طبیعت به ما اجازه یک نگاه کوربه طبیعت را نمیدهد.
شیوع ویروس کرونا مقوله ذوابعادی است و باید به آن به صورت منظومهای نگریست و بعد بررسی کنیم که امروزه چه چیزهایی را بدست آورده و چه چیزهایی را از دست دادهایم. به لحاظ احیای نسبی محیط زیست و شرایط زیستمحیطی، و در عرصههای اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و الهیاتی دستاوردهای بسیاری داشتهایم. حتی در تحلیل خود و با یک جهانبینی توحیدی و قرآنی، فرض ابتلای الهی و نزول بلا و انتقام ساختاری و جریانی خدا را نیز منتفی نمیدانم.
به نظر میرسد که انسان پساکرونا، بیش از هر چیزی نیازمند باز اندیشی در ارتباط با خود و خدای خود، ارتباط با دیگری و با طبیعت است. بشر باید تاوان سیاستگذاریها و اقداماتش را پس دهد. این درس گرفتنها صرفاً مختص جوامع سرمایهداری نیست، بلکه جوامع دیگر به میزانی که از نظام سرمایهداری تبعیت کردهاند، نیز سهمی در این تاوان و عبرت متعاقب دارند. به میزانی که ما در ایران تحت تأثیر پوزیتیویسم و سرمایهداری عمل کردهایم، به میزانی که از حقایق دور بودهایم و به اعتباریات تکیه کردهایم، به میزانی که از محتوا دور شدهایم و به فرمالیسم تکیه کردهایم، به میزانی که مردم را خادم خود کرده و عملاً خود را مخدوم آنان القا کردهایم باید پاسخگو باشیم. برای اهل عبرت شیوع ویروس کرونا میتواند بسیار درسآموز باشد.
وقتی شرایط بحرانی در جامعهای همچون ما رخ میدهد، مردم به گذشته خود و به تعبیری به خود رجوع میکنند، اقشار متخصص، به مردم برمیگردند. این در حالی است که این بازگشت به مردم برخلاف آموزشهای آکادمیکی است که پیوسته بر تقسیم کار افراطی تأکید دارد.
واقعیت این است که ملت ایران، ملت شرایط بحران است؛ یعنی، وقتی شرایط غیرعادی میشود مردم به گذشته خود و به همبستگی و وفاق اجتماعیشان برمیگردند. اما پرسش اصلی اینجا است که چرا در شرایط عادی این سطح از همبستگی وجود ندارد. این امر به علت برخوردی است که ساختار حاکمیت با مردم دارد. اگر مجموعه حاکمیت با مردم شفاف و صادق باشد و زمینه و بستر لازم را برای مشارکت مردم فراهم کند، آنچه که در شرایط غیرعادی رخ میدهد در شرایط عادی هم شاهدش خواهیم بود. این امر دقیقاً برعکس آن اتفاقی است که در جوامع غربی رخ میدهد؛ آنان مردم روزهای بحران نیستند و در دوران بحران، گرگ یکدیگر میشوند. این در حالی است که متأسفانه ما در شرایط عادی، تا حدودی آسیبرسان به یکدیگر هستیم. چرایی این امر را به فرهنگ مردم مرتبط نمیدانم و غالباً به نوع مواجهه ساختار حاکمیت با مردم مرتبط میدانم که بعضاً فراموش میکنند که باید خدمتگزار مردم باشند.
روزگار کرونایی ایرانیان خارج از کشور
گرین کارت کووید 19
یوسف حیدری
گزارش نویس
قرنطینه و در خانه ماندن برای ما آنقدرها سخت نیست که برای مردم اروپا یا استرالیا؛ از تفاوت یک روز تعطیل در ایران و مثلاً فرانسه یا انگلیس هم میشود این را فهمید. آخر هفته را ما معمولاً در خانه میمانیم و پا به خیابان نمیگذاریم اما روز تعطیل برای شهروندان اروپا تازه روز به خیابان آمدن و کنار هم بودن است.
حالا فکر کنید به چنین شهروندی بگویند برای بی دلیل از خانه بیرون آمدن 380 یورو جریمه خواهد شد، در خانه حق برگزاری میهمانی نخواهد داشت و اگر عمداً قوانین قرنطینه را زیر پا بگذارد و در جلوگیری از انتشار ویروس با دولت همکاری نکند، به یک سال زندان، 3 هزار یورو جریمه و محرومیت مادام العمر از تحصیل در دانشگاه محکوم خواهد شد. روایت ایرانیهای خارج از کشور در توصیف این تحمل سخت و نحوه تشویق و حمایت دولتها از مردم، سختگیری آنها و یا سرگردانیشان در تصمیمات خواندنی است.
ارغوان در استراسبورگ فرانسه حقوق میخواند، به قول خودش شهری دانشجویی که جوانان زیادی از ملیتهای مختلف در آن مشغول به تحصیل هستند و این روزها با تعطیل شدن دانشگاه در قرنطینه بسر میبرند. او میگوید دولت فرانسه در پیشگیری از شیوع کرونا به دلیل برگزاری انتخابات انجمنهای شهر دیر عمل کرد و همین موضوع باعث شد این کشور وارد وضعیت قرمز شود و حالا هم دولت با قوانین سخت و جریمههای سنگین تلاش میکند هر طور شده زنجیره انتقال را قطع کند:«با افزایش کشتههای کرونا در فرانسه، دولت دستور تعطیلی همه مغازهها را صادر کرد جز فروشگاههای مواد غذایی و داروخانهها. تردد تراموا و اتوبوس هم به شدت محدود شد. شرایط خیلی سخت است. شهروندان فقط برای خرید، ورزش انفرادی و گرداندن سگ میتوانند از خانه خارج شوند وگرنه جریمه میشوند.»
استرالیاییها اساساً عادت به در خانه ماندن ندارند و بسیاری از میهمانیهایشان را هم بیرون از خانه برگزار میکنند و حالا قرنطینه خانگی برای آنها سختتر از اروپاییهاست. بهاره که از 9 سال قبل در شهر ساحلی گلدکوئست در ایالت کوئینزلند زندگی میکند با اشاره به وضعیت سخت این روزها در استرالیا و قوانینی که از سوی دولت در سه فاز سختگیرانه برای کنترل کرونا وضع شده است، میگوید:«وقتی اخبار همه گیری کرونا در چین را دنبال میکردیم، مردم اینجا میگفتند به دلیل دوری مسافت، خطری ما را تهدید نمیکند. اما خیلی زود اولین بیماران مبتلا به کرونا در ملبورن و سیدنی شناسایی شدند. روزهای اول شروع قرنطینه مردم به فروشگاهها هجوم بردند، وضعیت ترسناکی بود که هیچ کس تجربهای از آن نداشت. در مرحله اول همه اماکن عمومی و رستورانها تعطیل و برگزاری جشنها و عروسیها نیز محدود شد به پنج نفر. در مراحل بعد قوانین سختتری به اجرا درآمد و الان مردم در خانه خودشان هم حق برگزاری میهمانی ندارند. در عوض با دستور دولت تا 6 ماه مردم میتوانند اجاره خانه پرداخت نکنند و همه مسافران خارج از کشور هم موقع برگشت باید دو هفته در هتلهایی که دولت رزرو کرده قرنطینه شوند.»
شرایط در آلمان کمی متفاوتتر از دیگر کشورهای اروپایی است. در این کشور اگرچه قرنطینه تا حدودی اختیاری است و جریمهای هم برای خروج از خانه در نظر گرفته نشده، خود شهروندان هشدارها را رعایت میکنند. اما این فقط یک طرف ماجراست چون به هرحال وقتی اجباری در کار نباشد، خیلیها ترجیح میدهند محدودیتی برای خود درست نکنند.
منصوره مقیم هامبورگ آلمان معتقد است دولتمردان این کشور که همواره به سیستم درمانیشان افتخار میکنند این روزها واقعیت را اعلام نمیکنند و نمیخواهند خدشهای به آن تصویر زیبا وارد شود: «خیلیها میگویند اگر کسی بر اثر کرونا فوت کند علت مرگ را کهولت سن، بیماری قلبی یا بیماریهای دیگر اعلام میکنند. کمبود هم تا دلتان بخواهد؛ راستش خود من هنوز نتونستهام ماسک و الکل پیدا کنم. خنده دار اینکه کرایه حمل و نقل هم با وجود اینکه در خانه هستیم از حسابمان کم میشود، اجاره خانه هم همین طور.»
پرستو ساکن بارسلونا هم شرایط را برای بزرگترین شهر اسپانیا و قطب گردشگری این کشور خوب نمیداند. او نقاش است و سه سال است که در این شهر زندگی میکند: «وضعیت در اسپانیا نرمال نیست و تلفات کرونا بسیار بالاست. مردم اعتماد زیادی به دولت ندارند و معتقدند مسئولان در زمینه کنترل کرونا دیر اقدام کردهاند. اینجا تنها برای خرید مواد غذایی یا تهیه دارو و گرداندن سگ میتوانیم از خانه خارج شویم، در غیر این صورت مجازات از 100 یورو تا یک سال زندان در نظر گرفته شده است. دولت هر روز تصمیمات جدیدی را برای کنترل رفت و آمد وضع میکند و نخست وزیر در تلویزیون مردم را در جریان این تصمیمات میگذارد. او در آخرین سخنرانی خودش هم شعر سعدی را خواند؛ بنی آدم اعضای یک پیکرند...»
شهرهای ایتالیا هم این روزها در تسخیر پلیس و ارتش است. آیدا انصاری دانشجوی رشته مد در دانشگاه هنرهای زیبای رم به اعتماد بالای مردم این کشور به دولت اشاره میکند و ازسختتر شدن قوانین برای کنترل کرونا میگوید: «مرکز اصلی شیوع کرونا شهر برگامو در استان لمباردیا در شمال ایتالیا است. حالا هم از 26 مارس به این طرف مردم فقط با دلیل موجه و اعلام آن در فرم خوداظهاری که توسط وزارت کشور در اختیارشان قرار گرفته برای خرید مواد غذایی ضروری و دارو میتوانند از خانه خارج شوند و اگر تخطی کنند از 400 تا 3 هزار یورو جریمه میشوند. نخست وزیر هر روز ساعت 6 عصر در فضای مجازی زنده با مردم صحبت میکند و به آنها امید میدهد. دولت تلاش میکند با کورا (بسته حمایتی) و پرداخت 600 یورو به کارمندان قراردادی و بن مواد غذایی 300 تا 500 یورویی توسط شهرداری به کسانی که قرارداد ندارند و همین طور دانشجویان تا حدی از مشکلات اقتصادی مردم مرتفع کند.»
علی دانشجوی ساکن وین پایتخت اتریش میگوید: «چند وقت پیش در یکی از شهرهای اتریش تعدادی از دانشجویان پارتی گرفته بودند که پلیس همه را بازداشت کرد و در دادگاه به محرومیت مادم العمر از تحصیل در اتریش محکوم شدند. بعد از شیوع بیماری همه مدارس و دانشگاهها تعطیل شد و الان هم کلاسها به صورت آنلاین برگزار میشود. نکته جالب اینکه تکالیف زیادی به دانش آموزان در همین کلاسهای آنلاین داده میشود که باعث اعتراض خانوادهها شده است.»
او در مورد فعالیت فروشگاهها میگوید: «بجز فروشگاههای مواد غذایی و بهداشتی بقیه فروشگاهها حق فعالیت ندارند و اگر قانون شکنی کنند، 36 هزار یورو جریمه میشوند. دولت اتریش از اطلاعات تلفن همراه مردم برای رصد محل اقامت آنها با هدف نظارت بر اجرای قرنطینه استفاده میکند. البته مردم اینجا خیلی رعایت میکنند و دولت هم برای حمایت از شرکتهایی که با مشکلات مالی مواجه شدهاند و همین طور برای جلوگیری از اخراج کارمندان اعلام کرده تا 90 درصد حقوق آنها را پرداخت میکند.»تخطی از قانون «در خانه بمانیم» در امریکا 500 دلار جریمه و 6 ماه زندان دارد. امیر رضا دانشجوی دکترای برق دانشگاه نیوجرسی امریکا میگوید: «نیویورک به دلیل تراکم انسانی و حضور ملیتهای مختلف دنیا در این شهر کانون شیوع کرونا بوده و به دلیل دیر اقدام کردن دولت فدرال و بیتوجهی به این موضوع ویروس به سرعت شیوع پیدا کرده و هر روز هم آمار مبتلایان درحال افزایش است. نیوجرسی رتبه دوم تعداد مبتلاها را دارد و با دستور دولت فدرال همه باید در خانهها بمانیم. از دانشجویان مقطع لیسانس خواسته شده به شهرها و کشورهای خودشان برگردند و مواد ضدعفونی کننده و ماسک تقریباً کمیاب شده چون دولت همه آنها را به بیمارستانها اختصاص داده است.غزال نیز که فارغ التحصیل علوم ارتباطات است و در دالاس کانتی ایالت تگزاس زندگی میکند جدی گرفتن کرونا را مربوط به زمانی میداند که تام هنکس بازیگر مشهور سینمای امریکا به این بیماری مبتلا شد: «از دو هفته قبل به دستور قاضی کانتی دالاس وضعیت قرمز اعلام شده و همه باید در خانه بمانیم و تنها یک سری مشاغل ضروری میتوانند به فعالیت خود ادامه دهند. خوشبختانه دولت و فرمانداران ایالتها هر روز گزارشی در ارتباط با بیماری همراه با آمارهای شفاف به مردم ارائه میکنند. کیتهای آزمایش کرونا در همه مراکز درمانی هست و مردم میتوانند با دستور پزشک به این مراکز مراجعه کنند و تست بدهند. دولت برای کسی که در طول سال زیر 75 هزار دلار درآمد دارد مبلغ هزار و 200 دلار و برای زوجهایی که زیر 150 هزار دلار درآمد سالیانه دارند 2 هزار و 400 دلار کمک هزینه در نظر گرفته است.»
اغلب کسانی که در این گزارش با آنها به گفت و گو پرداختم از روزهای سخت قرنطینه و در خانه ماندن گفتند، آن هم در کشورهایی که اغلب مردم چندان عادتی به در خانه ماندن ندارند. روز شنبه در قسمت دوم و پایانی از نحوه همدلی شهروندان این کشورها با یکدیگر برای گذراندن روزهای سخت کرونایی میخوانید و البته قدردانیشان از پزشکان و پرستاران...
«ایران» درباره انتقال یوزپلنگ های ایرانی گزارش میدهد
داماد در تهران ماند عروس به سمنان رفت
زهرا کشوری
خبرنگار
«کوشکی» یوزپلنگ نری بود که در پناهگاه حیات وحش میاندشت در اسارت میزیست. او ورای فنسهایی که او را از دنیای اطرافش جدا میکرد، چشم در چشم یوز مادهای شده بود. آنطور که «بهزاد شرافتی» یوزبان میاندشت به «ایران» گفته بود: «آنقدر عاشق شده بود که صدای ضجههای دور از دلبرش، زمین و زمان را به هم میدوخت.» اما سازمان محیط زیست در زمان ریاست معصومه ابتکار خواب دیگری برای او دید: ازدواج اجباری با «دلبر»، ماده یوز سمنانی! سال ۹۳ عروس سمنانی و داماد خراسانی را در میان اعتراض کارشناسان به تهران آوردند و ساکن پردیسان کردند! آنها با این وصلت میخواستند نسل در معرض انقراض یوز ایرانی را در حصار فنسهای پردیسان نجات دهند. یوز در جغرافیای آسیا منقرض شده است و آخرین بازماندههای این گربه سان به ایران محدود میشود. تعداد یوزهای ایرانی شاید به تعداد انگشتان دو دست برسد! امنیت از زیستگاه یوزها با معدنکاوی و جاده سازی رخت بربسته است و پردیسانیها احیا در اسارت را تنها راهی میدانند که میتواند یوزپلنگ را از سرنوشتی که پایان حضور شیر و ببر در ایران را رقم زد، برهاند.
کوشکی به دلبر عادت کرد و یوز ماده باردار شد اما عروس ماجرا به دلیل عفونت سقط جنین کرد و لقاح مصنوعی هم اجاق کور زندگی این دو را روشن نکرد. در میانه راه یوز ماده دیگری هم به قصه وارد شد. یوزی که حضورش چون دو یوز دیگر نتیجه شکار غیر مجاز بود. محیط زیستیها اسمش را «ایران» گذاشتند. ایران قرار شد هووی دلبر شود تا شاید از رهگذر این دل شکستگی، نسل یوز ایرانی از لبه پرتگاه انقراض نجات یابد. پردیسانیها دلبر را کنار زدند. هرچند کارشناسان مستقل اعتقاد دارند که همچنان میتوان به بارداری دلبر امیدوار بود ولی سازمان حفاظت محیط زیست چشم امیدش به ایران است. در ادامه ماجرا پردیسانیها یکباره و دور از چشم رسانهها تصمیم گرفتند منزل عروس جدید را از پردیسان به توران در سمنان برگردانند! دارتهای بیهوشی به سمت ایران و کوشکی نشانه رفت. عروس از هوش رفت اما کوشکی کوتاه نیامد! خبر که به رسانهها رسید آه از نهاد خبرنگاران این حوزه بلند شد. منابعی از داخل سازمان از زدن چهار دارت بیهوشی به کوشکی خبر دادند، اما روابط عمومی اعلام کرد که تنها دوبار به یوز نر دارت زده شده است. دامپزشکان احتمال سکته داماد را دادند. فیلمهای منتشر شده نشان از بیتابی کوشکی بعد از زدن دارت داشت. حیوان خودش را به در و دیوار قفس میزد اما بیهوش نشد. عروس اما با دارت بیهوشی از هوش رفت تا در جعبهای قرار بگیرد و با وانت به سمنان برود. آن جعبه غیر اصولی و وانت آبی هم به اعتراض خبرنگاران منجر شد! اما کوشکی یکبار دیگر هم باید هدف دارتهای بیهوشی قرار بگیرد. داماد که در ۱۲سالگی و در کهنسالی همچنان چشم و چراغ محیط زیست برای احیای نسل یوز ایرانی است! یوزها در این سن توان پدر شدن را از دست میدهند! حال باید پرسید آیا پروژه احیای یوز ایرانی همچون ببر ایرانی شکست میخورد؟ سرنوشت تنها یوزهای در اسارت دنیا در مسیر تهران تا سمنان به کجا ختم میشود؟
خبرنگار
«کوشکی» یوزپلنگ نری بود که در پناهگاه حیات وحش میاندشت در اسارت میزیست. او ورای فنسهایی که او را از دنیای اطرافش جدا میکرد، چشم در چشم یوز مادهای شده بود. آنطور که «بهزاد شرافتی» یوزبان میاندشت به «ایران» گفته بود: «آنقدر عاشق شده بود که صدای ضجههای دور از دلبرش، زمین و زمان را به هم میدوخت.» اما سازمان محیط زیست در زمان ریاست معصومه ابتکار خواب دیگری برای او دید: ازدواج اجباری با «دلبر»، ماده یوز سمنانی! سال ۹۳ عروس سمنانی و داماد خراسانی را در میان اعتراض کارشناسان به تهران آوردند و ساکن پردیسان کردند! آنها با این وصلت میخواستند نسل در معرض انقراض یوز ایرانی را در حصار فنسهای پردیسان نجات دهند. یوز در جغرافیای آسیا منقرض شده است و آخرین بازماندههای این گربه سان به ایران محدود میشود. تعداد یوزهای ایرانی شاید به تعداد انگشتان دو دست برسد! امنیت از زیستگاه یوزها با معدنکاوی و جاده سازی رخت بربسته است و پردیسانیها احیا در اسارت را تنها راهی میدانند که میتواند یوزپلنگ را از سرنوشتی که پایان حضور شیر و ببر در ایران را رقم زد، برهاند.
کوشکی به دلبر عادت کرد و یوز ماده باردار شد اما عروس ماجرا به دلیل عفونت سقط جنین کرد و لقاح مصنوعی هم اجاق کور زندگی این دو را روشن نکرد. در میانه راه یوز ماده دیگری هم به قصه وارد شد. یوزی که حضورش چون دو یوز دیگر نتیجه شکار غیر مجاز بود. محیط زیستیها اسمش را «ایران» گذاشتند. ایران قرار شد هووی دلبر شود تا شاید از رهگذر این دل شکستگی، نسل یوز ایرانی از لبه پرتگاه انقراض نجات یابد. پردیسانیها دلبر را کنار زدند. هرچند کارشناسان مستقل اعتقاد دارند که همچنان میتوان به بارداری دلبر امیدوار بود ولی سازمان حفاظت محیط زیست چشم امیدش به ایران است. در ادامه ماجرا پردیسانیها یکباره و دور از چشم رسانهها تصمیم گرفتند منزل عروس جدید را از پردیسان به توران در سمنان برگردانند! دارتهای بیهوشی به سمت ایران و کوشکی نشانه رفت. عروس از هوش رفت اما کوشکی کوتاه نیامد! خبر که به رسانهها رسید آه از نهاد خبرنگاران این حوزه بلند شد. منابعی از داخل سازمان از زدن چهار دارت بیهوشی به کوشکی خبر دادند، اما روابط عمومی اعلام کرد که تنها دوبار به یوز نر دارت زده شده است. دامپزشکان احتمال سکته داماد را دادند. فیلمهای منتشر شده نشان از بیتابی کوشکی بعد از زدن دارت داشت. حیوان خودش را به در و دیوار قفس میزد اما بیهوش نشد. عروس اما با دارت بیهوشی از هوش رفت تا در جعبهای قرار بگیرد و با وانت به سمنان برود. آن جعبه غیر اصولی و وانت آبی هم به اعتراض خبرنگاران منجر شد! اما کوشکی یکبار دیگر هم باید هدف دارتهای بیهوشی قرار بگیرد. داماد که در ۱۲سالگی و در کهنسالی همچنان چشم و چراغ محیط زیست برای احیای نسل یوز ایرانی است! یوزها در این سن توان پدر شدن را از دست میدهند! حال باید پرسید آیا پروژه احیای یوز ایرانی همچون ببر ایرانی شکست میخورد؟ سرنوشت تنها یوزهای در اسارت دنیا در مسیر تهران تا سمنان به کجا ختم میشود؟
در پی شروع دوباره آموزش مجازی در کشور
آمادگی شبکه ارتباطی برای آموزش آنلاین
سوسن صادقی
خبرنگار
آموزش از راه دور در دانشگاه ها و مدارس کشور از سه هفته آخر اسفندماه سال گذشته آغاز و با دستور رئیس جمهوری تا 30 فروردین ماه سال 99 ادامه می یابد. اما آنچه در این مدت بیش از همه خودنمایی کرده مشکلاتی چون کندی اینترنت بوده است. اما سؤال اینجاست که وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات برای بهبود آموزش آنلاین و مجازی چه اقدام های مهمی انجام داده است؟ آیا مشکلات موجود در آموزش از راه دور تنها به کندی اینترنت ارتباط دارد؟ وضعیت دانشگاه ها در برگزاری آموزش آنلاین چگونه است؟ روزنامه ایران به سراغ مسئولان وزارت ارتباطات و چند تن از اساتید دانشگاهی رفت و نظر آنها را جویا شد.
ارتقای شبکه ارتباطی
«چند لایه مختلف در آموزش آنلاین دانشگاه ها و مدارس نقش عمده ای دارند که تنها بخش زیرساخت شبکه ارتباطی به وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات مربوط می شود.»
سجاد بنابی عضو هیأت مدیره شرکت ارتباطات زیرساخت با بیان مطلب فوق به «ایران» گفت: آموزش مجازی و ارائه خدمات دارای چند لایه یعنی بستر شبکه ارتباطی، لایههای دسترسی و دیتاسنترهاست. از این سه لایه، بستر شبکه ارتباطی در حوزه شرکت ارتباطات زیرساخت تعریف شده است. بخش دیگر یعنی لایههای دسترسی به اپراتورهای تلفن همراه و شرکتهای اینترنتی ارتباطات ثابت برمی گردد. لایه سوم نیز که حوزه زیرساختی دیتاسنترهاست و روی آن نرم افزارها و پلتفرم های آموزشی مستقر هستند، در دست بخش خصوصی است.
بنابی افزود: وزارت ارتباطات سعی کرد که لایه ارتباطی شبکه را که در حوزه اختیارات خود دارد، افزایش دهد و به همین خاطر این شبکه را 4برابر ارتقا داد بنابراین اکنون مشکل پهنای باند و محدودیت ارتباطی و کمبود ظرفیت در شبکههای داخلی و بینالمللی وجود ندارد بنابراین با این اتفاق مهم، آموزش مجازی دانشگاه ها و مدارس بهبود خواهد یافت.
وی با اشاره به اینکه برخی مشکلاتی که در زمینه آموزش آنلاین و راه دور دانشگاه ها و مدارس وجود دارد خارج از مجموعه زیرساخت است، گفت: به علت ماندن مردم در خانه میزان مصرف اینترنت خانگی و تلفن همراه افزایش یافته است در اینترنت خانگی ترافیک مصرف از 15 درصد به 45 درصد رسید از این رو در این لایه دسترسی نیز با مشکلاتی همچون کندی سرعت اینترنت مواجه شد که در این زمینه ظرفیت افزایش یافت و در بخش اینترنت خانگی نه تنها سرعت «ای دی اس ال» افزایش یافت، بلکه بخش «وی دی اس ال» نیز راه اندازی شد. از سوی دیگر همانطور که وزیر ارتباطات هم اعلام کردند با شروع مجدد کلاسهای مجازی مدارس و دانشگاهها، به شرکتهای اینترنت خانگی ابلاغ شده که تا پایان اردیبهشت سرعت همه مشترکین خود را رایگان به ۱۶مگابیت ارتقا دهند.
عضو هیأت مدیره شرکت ارتباطات زیرساخت در ادامه گفت: البته در بخش اپراتورهای تلفن همراه نیز تا جایی که فرکانس رادیویی اجازه می داد ظرفیت خود را افزایش دادند . کلاسهای مجازی مدارس و دانشگاهها که برای آموزش نیازمند اینترنت هستند، این ظرفیت شبکه افزایش پیدا میکند، اما وزارت ارتباطات منابع فرکانسی دیگر را در اختیار ندارد و آنچه وجود داشت در اختیار اپراتورهای تلفن همراه قرار داد که البته برای بهبود وضعیت دسترسی باید منتظر آزادسازی فرکانس های صدا و سیما باشیم.
بنابی به مشکل دیگر در لایه زیرساخت دیتاسنترها و اپلیکیشن های نرم افزاری اشاره کرد و افزود: این لایه در دست بخش خصوصی است و از عهده شرکت زیرساخت برای رفع آن خارج است. به عنوان مثال در بخش آموزش مجازی از نرم افزارهای صوتی و تصویری مانند اسکای روم و پیام رسان ها استفاده می شود و یا دانشجویان از زیرساخت ها و پلتفرم های دانشگاهی خود بهره می برند که باید مشکلات آنها از سوی صاحبان نرم افزارها و پلتفرم ها رفع و ارتقا یابد.
تسریع کار استارتاپ های آموزش مجازی
«با شیوع ویروس کرونا و تعطیلی دانشگاهها و مدارس که تهدیدی برای آموزش محسوب میشد اما سازمان فناوری اطلاعات این تهدید را تبدیل به فرصت کرد تا بتواند فعالیتهای آموزش مجازی خود را که از مدتها قبل آغاز کرده، سرعت ببخشد.»
مشکات اسدی مشاور توانمندسازی اجتماعی رئیس سازمان فناوری اطلاعات نیز با بیان مطلب فوق به «ایران» گفت: پیش از این هدف از آموزش مجازی کمک به عدالت آموزشی بود. این سازمان معتقد بود که با آموزش مجازی و تهیه محتوای مطلوب و استاندارد می تواند آنها را با رهبری وزارت آموزش و پرورش در اختیار مناطق کمتر برخوردار قرار دهد و از سوی دیگر می تواند مکملی برای آموزش در مدارس باشد ولی با تعطیلی مدارس، آموزش مجازی از بحث مکمل بودن خارج و به آموزش اصلی تبدیل شده است .
وی افزود: برای ایجاد ارتباط بهتر بین معلمان و دانش آموزان در وزارت ارتباطات در 4 لایه مختلف کار کردیم. در لایه اول با دستور وزیر ارتباطات به سه وزارتخانه آموزش و پرورش، علوم، تحقیقات و فناوری و وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی نامه زدیم که می توانیم تا پایان شیوع ویروس کرونا برای این سه بخش اینترنت رایگان در نظر بگیریم.
اسدی در ادامه به حمایت سازمان فناوری اطلاعات از بخش خصوصی و کسب وکارهای حوزه آموزش مجازی اشاره کرد و گفت: در لایه دوم از شرکتها و کسب وکارهای استارتاپی که در حوزه آموزش مجازی و تولید محتوا و پلتفرم فعال بودند و در سامانه نوآفرین این سازمان ثبت نام نکرده بودند، به سرعت خواستیم تا ثبت نام کنند. همینطور از آنها خواستیم در راستای مسئولیت اجتماعی خود، خدماتشان را تا پایان تعطیلات مدارس، رایگان ارائه دهند که این کار را انجام دادند و سپس آنها را به آموزش و پرورش معرفی کردیم.
وی افزود: در لایه سوم برای این حوزه از کسب و کارها که برای فعالیت خود نیاز به اعتبارنامه از سوی وزارت آموزش و پرورش داشتند اقدام کردیم، چرا که آنها باید از فیلترهایی همچون امنیت، حریم خصوصی و فنی نیز عبور میکردند که برای گذر از این مراحل به آنها کمک کردیم تا سریعتر بتوانند وارد اکوسیستم آموزش مجازی شوند و این اقدام ها به سرعت انجام شد به طوری که بعد از شروع فعالیت آنها به قدری کاربرانشان افزایش یافت که گاهی با مشکل مواجه شدند.
مشاور توانمندسازی اجتماعی رئیس سازمان فناوری اطلاعات به لایه چهارم نیز اشاره کرد و گفت: در آموزش مجازی برخی از معلمان با سواد دیجیتالی کمی که داشتند شروع به تولید محتوا برای دانش آموزان خود کردند از این رو ما با کمک آموزش و پرورش یک کمپینی به نام «درسخانه» را راه اندازی کردیم . هدف از این کمپین شناسایی و تقدیر از معلمانی است که محتوای آموزشی تولید می کنند از این رو با همکاری «آپارات» از معلمان درخواست شد تا محتوای خود در این پلتفرم را بارگذاری کنند و قرار بر این شد که بعد از پایان تعطیلات از نظر کمی (تعداد دیده شدن و میزان تولید محتوا) و کیفی داوری شوند و بهترین معلمان و دانشجو معلمان وارد چرخه تولید محتوا در سازمان فناوری اطلاعات شوند.
کندی اینترنت مشکل اصلی
اما اساتید دانشگاهی در زمینه برگزاری آموزش آنلاین چه گفتند. ناصر مزینی استاد هوش مصنوعی دانشگاه علم و صنعت معتقد است که دانشگاه علم و صنعت اولین دانشگاهی بود که با شیوع ویروس کرونا و تعطیلی دانشگاهها آموزش آنلاین خود را آغاز کرد و سه هفته پیش از آغاز تعطیلات نوروزی کلاس ها برپا بود و اکنون نیز ادامه دارد.
مزینی با بیان اینکه ما در مدت یک هفته تمام زیرساخت های مورد نیاز، فایلها و ویدئوهای آموزشی و نرمافزارهای لازم را برای آموزش آنلاین فراهم کردیم، به «ایران» گفت: بزرگترین چالش آنلاین و آموزش مجازی بحث اینترنت است چون به علت کندی شبکه، اساتید و دانشجویان با قطع و وصلی اینترنت مواجه هستند و گاهی به دلیل قطعی، صدای استاد را ندارند.
علیرضا هاشمی گلپایگانی استاد دانشگاه امیرکبیر نیز معتقد است که در شرایط کنونی و سخت که با شیوع ویروس کرونا ایجاد شده آموزش آنلاین و راه دور بهترین راه است تا دانشجویان از کسب علم عقب نیفتند.
هاشمی گلپایگانی نیز با بیان اینکه دانشگاه صنعتی امیرکبیر از گذشته تجربه خوبی در برگزاری آموزش مجازی دارد، به «ایران» گفت: این دانشگاه پیش از این زیرساخت های لازم را فراهم کرده و اساتید و دانشجویان می توانند آموزش های نظری خود را در این بستر ادامه دهند.
وی درباره مشکلاتی که در حوزه آموزش آنلاین وجود دارد نیز گفت: از آنجایی که همزمان بیش از 200کلاس با ظرفیت 20 تا 30دانشجو در دانشکدههای مختلف برگزار میشد و تا حدودی این میزان آموزش نیز روی پلتفرم آموزش مجازی دانشگاه انجام می شود، زیرساخت ظرفیت کافی برای این تعداد کلاس که دانشجویان از سراسر کشور به آن متصل می شوند، ندارد. از سوی دیگر به اینترنت با سرعت بالا در کل کشور نیاز است تا با قطعی و وصلی مواجه نشوند.
این استاد دانشگاه افزود: البته با ارائه محتواها به صورت آفلاین می توان کاری کرد تا دانشجویان از دروس خود عقب نیفتند اما باید قبول کرد که این نوع آموزش از کیفیت لازم به دلیل در تعامل نبودن دانشجو و استاد برخوردار نیست.
این استاد دانشگاه به ارائه خدمات آموزش الکترونیکی از سوی شرکتهای دانش بنیان و خدماتی اشاره کرد و گفت:سامانه های آموزش مجازی با نیروهای زبده می تواند در آموزش مجازی مؤثر واقع شود از سوی دیگر میتواند بستر مناسبی برای کسب و کارها باشد ولی باید استانداردهای لازم برای این سامانه ها تعریف شود.
وی افزود: محتواسازی در آموزش مجازی بسیارمهم است و استاد باید محتوای خود را به گونه ای فراهم کند که در قالب آموزش الکترونیکی شکل دهد و در این زمینه باید استانداردها و شیوه ها مشخص شود و به نظر می رسد کسب و کارهای این حوزه می توانند در این زمینه کمک رسان باشند.
خبرنگار
آموزش از راه دور در دانشگاه ها و مدارس کشور از سه هفته آخر اسفندماه سال گذشته آغاز و با دستور رئیس جمهوری تا 30 فروردین ماه سال 99 ادامه می یابد. اما آنچه در این مدت بیش از همه خودنمایی کرده مشکلاتی چون کندی اینترنت بوده است. اما سؤال اینجاست که وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات برای بهبود آموزش آنلاین و مجازی چه اقدام های مهمی انجام داده است؟ آیا مشکلات موجود در آموزش از راه دور تنها به کندی اینترنت ارتباط دارد؟ وضعیت دانشگاه ها در برگزاری آموزش آنلاین چگونه است؟ روزنامه ایران به سراغ مسئولان وزارت ارتباطات و چند تن از اساتید دانشگاهی رفت و نظر آنها را جویا شد.
ارتقای شبکه ارتباطی
«چند لایه مختلف در آموزش آنلاین دانشگاه ها و مدارس نقش عمده ای دارند که تنها بخش زیرساخت شبکه ارتباطی به وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات مربوط می شود.»
سجاد بنابی عضو هیأت مدیره شرکت ارتباطات زیرساخت با بیان مطلب فوق به «ایران» گفت: آموزش مجازی و ارائه خدمات دارای چند لایه یعنی بستر شبکه ارتباطی، لایههای دسترسی و دیتاسنترهاست. از این سه لایه، بستر شبکه ارتباطی در حوزه شرکت ارتباطات زیرساخت تعریف شده است. بخش دیگر یعنی لایههای دسترسی به اپراتورهای تلفن همراه و شرکتهای اینترنتی ارتباطات ثابت برمی گردد. لایه سوم نیز که حوزه زیرساختی دیتاسنترهاست و روی آن نرم افزارها و پلتفرم های آموزشی مستقر هستند، در دست بخش خصوصی است.
بنابی افزود: وزارت ارتباطات سعی کرد که لایه ارتباطی شبکه را که در حوزه اختیارات خود دارد، افزایش دهد و به همین خاطر این شبکه را 4برابر ارتقا داد بنابراین اکنون مشکل پهنای باند و محدودیت ارتباطی و کمبود ظرفیت در شبکههای داخلی و بینالمللی وجود ندارد بنابراین با این اتفاق مهم، آموزش مجازی دانشگاه ها و مدارس بهبود خواهد یافت.
وی با اشاره به اینکه برخی مشکلاتی که در زمینه آموزش آنلاین و راه دور دانشگاه ها و مدارس وجود دارد خارج از مجموعه زیرساخت است، گفت: به علت ماندن مردم در خانه میزان مصرف اینترنت خانگی و تلفن همراه افزایش یافته است در اینترنت خانگی ترافیک مصرف از 15 درصد به 45 درصد رسید از این رو در این لایه دسترسی نیز با مشکلاتی همچون کندی سرعت اینترنت مواجه شد که در این زمینه ظرفیت افزایش یافت و در بخش اینترنت خانگی نه تنها سرعت «ای دی اس ال» افزایش یافت، بلکه بخش «وی دی اس ال» نیز راه اندازی شد. از سوی دیگر همانطور که وزیر ارتباطات هم اعلام کردند با شروع مجدد کلاسهای مجازی مدارس و دانشگاهها، به شرکتهای اینترنت خانگی ابلاغ شده که تا پایان اردیبهشت سرعت همه مشترکین خود را رایگان به ۱۶مگابیت ارتقا دهند.
عضو هیأت مدیره شرکت ارتباطات زیرساخت در ادامه گفت: البته در بخش اپراتورهای تلفن همراه نیز تا جایی که فرکانس رادیویی اجازه می داد ظرفیت خود را افزایش دادند . کلاسهای مجازی مدارس و دانشگاهها که برای آموزش نیازمند اینترنت هستند، این ظرفیت شبکه افزایش پیدا میکند، اما وزارت ارتباطات منابع فرکانسی دیگر را در اختیار ندارد و آنچه وجود داشت در اختیار اپراتورهای تلفن همراه قرار داد که البته برای بهبود وضعیت دسترسی باید منتظر آزادسازی فرکانس های صدا و سیما باشیم.
بنابی به مشکل دیگر در لایه زیرساخت دیتاسنترها و اپلیکیشن های نرم افزاری اشاره کرد و افزود: این لایه در دست بخش خصوصی است و از عهده شرکت زیرساخت برای رفع آن خارج است. به عنوان مثال در بخش آموزش مجازی از نرم افزارهای صوتی و تصویری مانند اسکای روم و پیام رسان ها استفاده می شود و یا دانشجویان از زیرساخت ها و پلتفرم های دانشگاهی خود بهره می برند که باید مشکلات آنها از سوی صاحبان نرم افزارها و پلتفرم ها رفع و ارتقا یابد.
تسریع کار استارتاپ های آموزش مجازی
«با شیوع ویروس کرونا و تعطیلی دانشگاهها و مدارس که تهدیدی برای آموزش محسوب میشد اما سازمان فناوری اطلاعات این تهدید را تبدیل به فرصت کرد تا بتواند فعالیتهای آموزش مجازی خود را که از مدتها قبل آغاز کرده، سرعت ببخشد.»
مشکات اسدی مشاور توانمندسازی اجتماعی رئیس سازمان فناوری اطلاعات نیز با بیان مطلب فوق به «ایران» گفت: پیش از این هدف از آموزش مجازی کمک به عدالت آموزشی بود. این سازمان معتقد بود که با آموزش مجازی و تهیه محتوای مطلوب و استاندارد می تواند آنها را با رهبری وزارت آموزش و پرورش در اختیار مناطق کمتر برخوردار قرار دهد و از سوی دیگر می تواند مکملی برای آموزش در مدارس باشد ولی با تعطیلی مدارس، آموزش مجازی از بحث مکمل بودن خارج و به آموزش اصلی تبدیل شده است .
وی افزود: برای ایجاد ارتباط بهتر بین معلمان و دانش آموزان در وزارت ارتباطات در 4 لایه مختلف کار کردیم. در لایه اول با دستور وزیر ارتباطات به سه وزارتخانه آموزش و پرورش، علوم، تحقیقات و فناوری و وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی نامه زدیم که می توانیم تا پایان شیوع ویروس کرونا برای این سه بخش اینترنت رایگان در نظر بگیریم.
اسدی در ادامه به حمایت سازمان فناوری اطلاعات از بخش خصوصی و کسب وکارهای حوزه آموزش مجازی اشاره کرد و گفت: در لایه دوم از شرکتها و کسب وکارهای استارتاپی که در حوزه آموزش مجازی و تولید محتوا و پلتفرم فعال بودند و در سامانه نوآفرین این سازمان ثبت نام نکرده بودند، به سرعت خواستیم تا ثبت نام کنند. همینطور از آنها خواستیم در راستای مسئولیت اجتماعی خود، خدماتشان را تا پایان تعطیلات مدارس، رایگان ارائه دهند که این کار را انجام دادند و سپس آنها را به آموزش و پرورش معرفی کردیم.
وی افزود: در لایه سوم برای این حوزه از کسب و کارها که برای فعالیت خود نیاز به اعتبارنامه از سوی وزارت آموزش و پرورش داشتند اقدام کردیم، چرا که آنها باید از فیلترهایی همچون امنیت، حریم خصوصی و فنی نیز عبور میکردند که برای گذر از این مراحل به آنها کمک کردیم تا سریعتر بتوانند وارد اکوسیستم آموزش مجازی شوند و این اقدام ها به سرعت انجام شد به طوری که بعد از شروع فعالیت آنها به قدری کاربرانشان افزایش یافت که گاهی با مشکل مواجه شدند.
مشاور توانمندسازی اجتماعی رئیس سازمان فناوری اطلاعات به لایه چهارم نیز اشاره کرد و گفت: در آموزش مجازی برخی از معلمان با سواد دیجیتالی کمی که داشتند شروع به تولید محتوا برای دانش آموزان خود کردند از این رو ما با کمک آموزش و پرورش یک کمپینی به نام «درسخانه» را راه اندازی کردیم . هدف از این کمپین شناسایی و تقدیر از معلمانی است که محتوای آموزشی تولید می کنند از این رو با همکاری «آپارات» از معلمان درخواست شد تا محتوای خود در این پلتفرم را بارگذاری کنند و قرار بر این شد که بعد از پایان تعطیلات از نظر کمی (تعداد دیده شدن و میزان تولید محتوا) و کیفی داوری شوند و بهترین معلمان و دانشجو معلمان وارد چرخه تولید محتوا در سازمان فناوری اطلاعات شوند.
کندی اینترنت مشکل اصلی
اما اساتید دانشگاهی در زمینه برگزاری آموزش آنلاین چه گفتند. ناصر مزینی استاد هوش مصنوعی دانشگاه علم و صنعت معتقد است که دانشگاه علم و صنعت اولین دانشگاهی بود که با شیوع ویروس کرونا و تعطیلی دانشگاهها آموزش آنلاین خود را آغاز کرد و سه هفته پیش از آغاز تعطیلات نوروزی کلاس ها برپا بود و اکنون نیز ادامه دارد.
مزینی با بیان اینکه ما در مدت یک هفته تمام زیرساخت های مورد نیاز، فایلها و ویدئوهای آموزشی و نرمافزارهای لازم را برای آموزش آنلاین فراهم کردیم، به «ایران» گفت: بزرگترین چالش آنلاین و آموزش مجازی بحث اینترنت است چون به علت کندی شبکه، اساتید و دانشجویان با قطع و وصلی اینترنت مواجه هستند و گاهی به دلیل قطعی، صدای استاد را ندارند.
علیرضا هاشمی گلپایگانی استاد دانشگاه امیرکبیر نیز معتقد است که در شرایط کنونی و سخت که با شیوع ویروس کرونا ایجاد شده آموزش آنلاین و راه دور بهترین راه است تا دانشجویان از کسب علم عقب نیفتند.
هاشمی گلپایگانی نیز با بیان اینکه دانشگاه صنعتی امیرکبیر از گذشته تجربه خوبی در برگزاری آموزش مجازی دارد، به «ایران» گفت: این دانشگاه پیش از این زیرساخت های لازم را فراهم کرده و اساتید و دانشجویان می توانند آموزش های نظری خود را در این بستر ادامه دهند.
وی درباره مشکلاتی که در حوزه آموزش آنلاین وجود دارد نیز گفت: از آنجایی که همزمان بیش از 200کلاس با ظرفیت 20 تا 30دانشجو در دانشکدههای مختلف برگزار میشد و تا حدودی این میزان آموزش نیز روی پلتفرم آموزش مجازی دانشگاه انجام می شود، زیرساخت ظرفیت کافی برای این تعداد کلاس که دانشجویان از سراسر کشور به آن متصل می شوند، ندارد. از سوی دیگر به اینترنت با سرعت بالا در کل کشور نیاز است تا با قطعی و وصلی مواجه نشوند.
این استاد دانشگاه افزود: البته با ارائه محتواها به صورت آفلاین می توان کاری کرد تا دانشجویان از دروس خود عقب نیفتند اما باید قبول کرد که این نوع آموزش از کیفیت لازم به دلیل در تعامل نبودن دانشجو و استاد برخوردار نیست.
این استاد دانشگاه به ارائه خدمات آموزش الکترونیکی از سوی شرکتهای دانش بنیان و خدماتی اشاره کرد و گفت:سامانه های آموزش مجازی با نیروهای زبده می تواند در آموزش مجازی مؤثر واقع شود از سوی دیگر میتواند بستر مناسبی برای کسب و کارها باشد ولی باید استانداردهای لازم برای این سامانه ها تعریف شود.
وی افزود: محتواسازی در آموزش مجازی بسیارمهم است و استاد باید محتوای خود را به گونه ای فراهم کند که در قالب آموزش الکترونیکی شکل دهد و در این زمینه باید استانداردها و شیوه ها مشخص شود و به نظر می رسد کسب و کارهای این حوزه می توانند در این زمینه کمک رسان باشند.
زیان سنگین پرورش دهندگان و فروشندگان گل با شیوع بیماری همه گیر
پژمردن گلها و گلخانهها در بهار کرونا
ایران زمین / در فصل شکوفایی و انفجارگل در زمین و زمان؛ گل ها بی خریدار و بی هیچ نگاه مشتاقی مانده اند و کسی نیست تا تماشاگر عمر کوتاه اما شورانگیز و زیبای شان باشد. وقتی کرونا در بهار جولان دهد، گل ها بدون دیده شدن می میرند! مجالی برای خودنمایی گل نیست؛ وقتی ضرورت فعالیت مشاغل در دوران کرونا اولویت بندی شود، البته که گلفروشی ها در ردیف آخر قرار می گیرند چون لوکس و تزئینی هستند، تازه اگر هم فعال باشند کو دل خوش خریداری که در جست وجوی گل باشد و اصلاً در زمان خانه نشینی کو مشتری؟ نه جشن و نه مجلس عروسی هست و نه حتی برای قربانیان کرونا ختم می گیرند، گل ها هم در انزوا پژمرده می شوند.
گلخانه داران محلات اولین قربانیان کرونا
ترکش های انفجار کرونا در ایران خیلی زود و اول از همه دامن پرورش دهندگان گل در شهرستان محلات در استان مرکزی را گرفت. «هلند ایران»؛ جایی است که بیش از 4 هزار نفر پرورش دهنده گل در بیش از 1000 گلخانه چند صد متری تا چند هکتاری شاغل به کار هستند. گفته می شود 70تا 80 درصد گل های بوته ای کشور در همین جا تولید می شود. حساب نهال ها و گل های شاخه ای و صادرات گل و.... جداست. از همان هفته دوم اسفندماه و زمانی که باید لیست سفارش های نوروزی و بهاری به گلخانه داران می رسید، معلوم بود که کرونا کار خودش را کرده، سفارش ها نسبت به سال گذشته افت کرد و هنوز عید نشده بسیاری از مشتری های عمده که شامل شهرداری های سراسر کشور، گلفروشی ها و گلخانه داران و توزیع کنندگان گل و گیاه بودند سفارش های خود را لغو کردند و حتی برخی از آنها بی خیال پیش پرداخت ها و بیعانه هایی که به گلخانه داران محلاتی داده بودند، شدند و آن را به حساب ضرر و زیان سفارش گذاشتند. نحوست کرونا قبل از تحویل سال بطور کامل معیشت پرورش دهندگان گل و گیاه را دربرگرفت. تورهای گردشگری در مسیرهای اصفهان و کاشان همیشه سری هم به محلات می زدند و گردشگران را به تماشای گلخانه های محلات می بردند. با لغو این تورها و ممنوعیت های سفر این امکان هم از گلخانه داران گرفته شد تا گل های خانگی و آپارتمانی شان را به گردشگران بفروشند.
به گفته مدیرعامل اتحادیه گل و گیاه زینتی شهرستان محلات ، بیشتر گلهای شاخه بریده و فصلی نشایی تولیدی شهرستان محلات با صرف هزینهها و انرژی بسیار در فصل زمستان برای بازار شب عید تولید شده بود که شیوع ویروس کرونا این بازار را با کسادی مواجه کرد.
«ابراهیم علی پور» بازار گلهای شب عید از جمله انواع سینره، لاله و سنبل را بین پانزدهم اسفند تا پانزدهم فروردینماه عنوان کرد و گفت: ارائه نشدن این محصولات در بازار شب عید امسال، کاهش توان مالی تولیدکنندگان برای پرداخت تسهیلات و بهای انرژی مصرفی توسط این واحدها را به همراه داشته است. از طرفی شیوع ویروس کرونا در استانهای مختلف کشور کاهش تقاضای گل و گیاهان فصلی نشایی و شاخه بریده را به همراه داشته است. وی تولید برخی گلهای فصلی نشایی را به صورت بذری عنوان کرد و افزود: اکنون پس از ۶ ماه صرف وقت و هزینه از سوی تولیدکنندگان برای تولید این گیاهان، متقاضی و بازاری برای عرضه آنها وجود ندارد.
مدیرعامل اتحادیه گل و گیاه زینتی شهرستان محلات خاطرنشان کرد: تولید برخی گلهای شاخه فصلی نشایی بر اساس سفارش شهرداریهای کشور انجام شده و اکنون به دلیل شیوع ویروس کرونا این محصولات نیز با عدم استقبال و فروش مواجه شدهاست.
علی پور ادامه داد: ۵۰ تا ۶۰ درصد تولید گلهای زینتی شهرستان محلات بر اساس سفارشات مشتریان خارجی و صادرات به کشورهای دیگر تولید شده که بسته شدن مرزها به دلیل شیوع ویروس کرونا ضرر و زیان جبران ناپذیری را برای تولیدکنندگان به همراه داشتهاست.
وی گفت: تولیدکنندگان گل و گیاه زینتی شهرستان محلات با آگاهی از مشکلات اقتصادی دولت انتظار پرداخت غرامت و کمک یارانهای ۱۰۰ درصدی خسارت وارد شده به این واحدها را ندارند ولی ارائه برخی کمکها برای جلوگیری از بیکاری فعالان و حذف چرخه تولید در این بخش امکان پذیر است.
مدیر باغبانی سازمان جهاد کشاورزی استان مرکزی هم گفت:شیوع ویروس کرونا فروش گلهای فصلی نشایی و شاخه بریده گلخانهداران گلهای زینتی استان را که برای شب عید در این واحدها تولید شده بود، با مشکل مواجه کرد.
«علیاصغر زارعی» افزود: گل و گیاهان زینتی در یک هزار و ۱۱۴ هکتار فضای گلخانه ای استان شامل ۴۹۴ هکتار فضای گلخانهای و ۶۲۰ هکتار فضای آزاد کشت میشود.
وی ادامه داد: پیگیر استمهال تسهیلات گلخانهداران گلهای زینتی، عدم دریافت هزینه برق و گاز، تأخیر درخواست حق بیمه کارگران این واحدها از سوی ادارهکل تأمین اجتماعی و تمدید دفترچه بیمه کارگران این واحدها، ارائه تسهیلات کم بهره و یارانهای به آنها هستیم.
ماه های طلایی صنعت گل از دست رفت
از سوی دیگر خراسان رضوی بویژه مشهد به دلیل شرایط آب و هوایی وضعیت مناسبی برای تولید گل و گیاه دارد، سالانه به طور متوسط ۱۵ میلیون و ۶۰۰ هزار شاخه گل در گلخانهها، ۷۶ هزار و ۵۰۰ شاخه گل در فضای باز، ۲ میلیون و ۳۰۰ هزار گلدان گلهای آپارتمانی و گلدانی، ۳۱ میلیون و ۵۰۰ هزار بوته گلهای فصلی و نشایی در این استان تولید میشود.
به گزارش ایرنا رئیس انجمن صنفی تولیدکنندگان گل و گیاه و نهال در مشهد گفت: شیوع کرونا و تعطیلی اجباری مجالس و اجتماعات و مکانهایی که مصارف گل در آن زیاد است باعث ضرر بسیار تولیدکنندگان گل و گیاه شد.
مهرشاد مدی با بیان اینکه سه گروه تولیدکنندگان گل و گیاه در مشهد وجود دارند افزود: تولیدکنندگان گلهای شاخه بریده بیشترین ضرر را از تعطیلی مجالس و گلفروشیها و اجتماعات متحمل شدند و ضایعات گل در این بخش بیش از ۹۰ درصد بود.
وی ادامه داد: تولیدکنندگان گلهای فصلی نیز گلهای خود را ویژه فصل بهار کاشته و تولید کرده بودند که مهمترین مشتری آنها شهرداری بود اما امسال شهرداری به دلیل شرایط ناشی از شیوع کرونا مصرف گل کمتری برای زینت شهر داشت و حتی کمتر از آنچه با تولیدکنندگان قرارداد منعقد کرده بود، محصولات آنها را خریداری کرد لذا این امر باعث ضایعات ۷۰ درصدی در بخش گلهای فصلی شد. وی گفت: یک گروه از تولیدکنندگان گل و گیاه، گلها یا گیاهان دائمی تولید میکنند که تغییر فصل یا طولانی شدن مدت زمان فروش آنها ضرر زیادی متوجه تولیدکننده نمیکند اما از آنجا که گلفروشیها ناگزیر به تعطیلی بودند و فروش کاهش یافت، تولیدکنندگان گیاهان دائمی نیز از برگشت سرمایه خود در این حوزه بازماندند و سودی نداشتند.
رئیس اتحادیه صنف فروشندگان گل و گیاه مشهد نیز در این باره گفت: ضایعات گل و گیاه در این صنف فاجعه بار است و بیش از ۹۰ درصد گلهای گلفروشان مشهدی به دلیل تعطیلی اجباری از بین رفته و ضایع شده است.
محمود علیان افزود: گلفروشان مشهدی در سه ماه از سال یعنی اسفند، فروردین و اردیبهشت ماه بهترین شرایط و بازار را برای فروش دارند اما کرونا همه امید آنها برای جبران ضررها و تأمین هزینههایشان را تبدیل به یأس کرد و گلها را روی دستشان باقی گذاشت.
وی ادامه داد: زمانی که همه مجالس عروسی، عزا و اجتماعات، هتلها و رستورانها و فعالیتهای اجتماعی تعطیل شود دیگر جایی برای عرضه گل باقی نمیماند و گلها از بین میروند.
گلخانه داران محلات اولین قربانیان کرونا
ترکش های انفجار کرونا در ایران خیلی زود و اول از همه دامن پرورش دهندگان گل در شهرستان محلات در استان مرکزی را گرفت. «هلند ایران»؛ جایی است که بیش از 4 هزار نفر پرورش دهنده گل در بیش از 1000 گلخانه چند صد متری تا چند هکتاری شاغل به کار هستند. گفته می شود 70تا 80 درصد گل های بوته ای کشور در همین جا تولید می شود. حساب نهال ها و گل های شاخه ای و صادرات گل و.... جداست. از همان هفته دوم اسفندماه و زمانی که باید لیست سفارش های نوروزی و بهاری به گلخانه داران می رسید، معلوم بود که کرونا کار خودش را کرده، سفارش ها نسبت به سال گذشته افت کرد و هنوز عید نشده بسیاری از مشتری های عمده که شامل شهرداری های سراسر کشور، گلفروشی ها و گلخانه داران و توزیع کنندگان گل و گیاه بودند سفارش های خود را لغو کردند و حتی برخی از آنها بی خیال پیش پرداخت ها و بیعانه هایی که به گلخانه داران محلاتی داده بودند، شدند و آن را به حساب ضرر و زیان سفارش گذاشتند. نحوست کرونا قبل از تحویل سال بطور کامل معیشت پرورش دهندگان گل و گیاه را دربرگرفت. تورهای گردشگری در مسیرهای اصفهان و کاشان همیشه سری هم به محلات می زدند و گردشگران را به تماشای گلخانه های محلات می بردند. با لغو این تورها و ممنوعیت های سفر این امکان هم از گلخانه داران گرفته شد تا گل های خانگی و آپارتمانی شان را به گردشگران بفروشند.
به گفته مدیرعامل اتحادیه گل و گیاه زینتی شهرستان محلات ، بیشتر گلهای شاخه بریده و فصلی نشایی تولیدی شهرستان محلات با صرف هزینهها و انرژی بسیار در فصل زمستان برای بازار شب عید تولید شده بود که شیوع ویروس کرونا این بازار را با کسادی مواجه کرد.
«ابراهیم علی پور» بازار گلهای شب عید از جمله انواع سینره، لاله و سنبل را بین پانزدهم اسفند تا پانزدهم فروردینماه عنوان کرد و گفت: ارائه نشدن این محصولات در بازار شب عید امسال، کاهش توان مالی تولیدکنندگان برای پرداخت تسهیلات و بهای انرژی مصرفی توسط این واحدها را به همراه داشته است. از طرفی شیوع ویروس کرونا در استانهای مختلف کشور کاهش تقاضای گل و گیاهان فصلی نشایی و شاخه بریده را به همراه داشته است. وی تولید برخی گلهای فصلی نشایی را به صورت بذری عنوان کرد و افزود: اکنون پس از ۶ ماه صرف وقت و هزینه از سوی تولیدکنندگان برای تولید این گیاهان، متقاضی و بازاری برای عرضه آنها وجود ندارد.
مدیرعامل اتحادیه گل و گیاه زینتی شهرستان محلات خاطرنشان کرد: تولید برخی گلهای شاخه فصلی نشایی بر اساس سفارش شهرداریهای کشور انجام شده و اکنون به دلیل شیوع ویروس کرونا این محصولات نیز با عدم استقبال و فروش مواجه شدهاست.
علی پور ادامه داد: ۵۰ تا ۶۰ درصد تولید گلهای زینتی شهرستان محلات بر اساس سفارشات مشتریان خارجی و صادرات به کشورهای دیگر تولید شده که بسته شدن مرزها به دلیل شیوع ویروس کرونا ضرر و زیان جبران ناپذیری را برای تولیدکنندگان به همراه داشتهاست.
وی گفت: تولیدکنندگان گل و گیاه زینتی شهرستان محلات با آگاهی از مشکلات اقتصادی دولت انتظار پرداخت غرامت و کمک یارانهای ۱۰۰ درصدی خسارت وارد شده به این واحدها را ندارند ولی ارائه برخی کمکها برای جلوگیری از بیکاری فعالان و حذف چرخه تولید در این بخش امکان پذیر است.
مدیر باغبانی سازمان جهاد کشاورزی استان مرکزی هم گفت:شیوع ویروس کرونا فروش گلهای فصلی نشایی و شاخه بریده گلخانهداران گلهای زینتی استان را که برای شب عید در این واحدها تولید شده بود، با مشکل مواجه کرد.
«علیاصغر زارعی» افزود: گل و گیاهان زینتی در یک هزار و ۱۱۴ هکتار فضای گلخانه ای استان شامل ۴۹۴ هکتار فضای گلخانهای و ۶۲۰ هکتار فضای آزاد کشت میشود.
وی ادامه داد: پیگیر استمهال تسهیلات گلخانهداران گلهای زینتی، عدم دریافت هزینه برق و گاز، تأخیر درخواست حق بیمه کارگران این واحدها از سوی ادارهکل تأمین اجتماعی و تمدید دفترچه بیمه کارگران این واحدها، ارائه تسهیلات کم بهره و یارانهای به آنها هستیم.
ماه های طلایی صنعت گل از دست رفت
از سوی دیگر خراسان رضوی بویژه مشهد به دلیل شرایط آب و هوایی وضعیت مناسبی برای تولید گل و گیاه دارد، سالانه به طور متوسط ۱۵ میلیون و ۶۰۰ هزار شاخه گل در گلخانهها، ۷۶ هزار و ۵۰۰ شاخه گل در فضای باز، ۲ میلیون و ۳۰۰ هزار گلدان گلهای آپارتمانی و گلدانی، ۳۱ میلیون و ۵۰۰ هزار بوته گلهای فصلی و نشایی در این استان تولید میشود.
به گزارش ایرنا رئیس انجمن صنفی تولیدکنندگان گل و گیاه و نهال در مشهد گفت: شیوع کرونا و تعطیلی اجباری مجالس و اجتماعات و مکانهایی که مصارف گل در آن زیاد است باعث ضرر بسیار تولیدکنندگان گل و گیاه شد.
مهرشاد مدی با بیان اینکه سه گروه تولیدکنندگان گل و گیاه در مشهد وجود دارند افزود: تولیدکنندگان گلهای شاخه بریده بیشترین ضرر را از تعطیلی مجالس و گلفروشیها و اجتماعات متحمل شدند و ضایعات گل در این بخش بیش از ۹۰ درصد بود.
وی ادامه داد: تولیدکنندگان گلهای فصلی نیز گلهای خود را ویژه فصل بهار کاشته و تولید کرده بودند که مهمترین مشتری آنها شهرداری بود اما امسال شهرداری به دلیل شرایط ناشی از شیوع کرونا مصرف گل کمتری برای زینت شهر داشت و حتی کمتر از آنچه با تولیدکنندگان قرارداد منعقد کرده بود، محصولات آنها را خریداری کرد لذا این امر باعث ضایعات ۷۰ درصدی در بخش گلهای فصلی شد. وی گفت: یک گروه از تولیدکنندگان گل و گیاه، گلها یا گیاهان دائمی تولید میکنند که تغییر فصل یا طولانی شدن مدت زمان فروش آنها ضرر زیادی متوجه تولیدکننده نمیکند اما از آنجا که گلفروشیها ناگزیر به تعطیلی بودند و فروش کاهش یافت، تولیدکنندگان گیاهان دائمی نیز از برگشت سرمایه خود در این حوزه بازماندند و سودی نداشتند.
رئیس اتحادیه صنف فروشندگان گل و گیاه مشهد نیز در این باره گفت: ضایعات گل و گیاه در این صنف فاجعه بار است و بیش از ۹۰ درصد گلهای گلفروشان مشهدی به دلیل تعطیلی اجباری از بین رفته و ضایع شده است.
محمود علیان افزود: گلفروشان مشهدی در سه ماه از سال یعنی اسفند، فروردین و اردیبهشت ماه بهترین شرایط و بازار را برای فروش دارند اما کرونا همه امید آنها برای جبران ضررها و تأمین هزینههایشان را تبدیل به یأس کرد و گلها را روی دستشان باقی گذاشت.
وی ادامه داد: زمانی که همه مجالس عروسی، عزا و اجتماعات، هتلها و رستورانها و فعالیتهای اجتماعی تعطیل شود دیگر جایی برای عرضه گل باقی نمیماند و گلها از بین میروند.
رئیس سازمان چای کشور درگفت وگو با «ایران»:
کرونا بر سلامت چای ایرانی تأثیر ندارد
پریساعظیمی
خبرنگار
جنب و جوش و رفت و آمد بین مزرعه و خانه و بین شهر و روستا در بهار افزایش یافته است و در استان گیلان تا چند روز دیگر فصل چیدن برگ سبز چای آغاز می شود. چایکاران باید چای های چیده شده را تحویل کارخانجات دهند. این کاری است که مردم روستاهای لاهیجان و لنگرود هر سال انجام می دهند و روالی است که با گردش فصل ها مدام تکرار می شود. اما کرونا امسال این فعالیت تکراری و روال هر ساله کشاورزان گیلانی را به استثنا تبدیل کرده است.
برداشت چای مانند نشاکاری در شمال کاری گروهی است . اما برای پیشگیری از کرونا امسال چگونه انجام می شود؟ ارتباط بین کشاورز و کارخانه چگونه است؟ تولید و بسته بندی چای چگونه انجام می شود تا ضوابط پیشگیری از کرونا هم رعایت شود؟ و...
«حبیب جهانساز»، رئیس سازمان چای کشور در گفت وگو با «ایران» گفت: برای برداشت چای و نحوه تحویل این محصول به کارخانجات و بسته بندی آن تابع دستورالعملها و مصوبات ستاد کرونا هستیم، بنابراین خدمت رسانی به بهره برداران با سازوکارهای اندیشیده شده ادامه خواهد داشت.
او با اشاره به اینکه کرونا تمام فعالیت های مربوط به نیروی انسانی را تحت تأثیر قرار داده، افزود: خوشبختانه این ویروس در کار چایکاران و کارخانجات چای خللی ایجاد نکرده و نخواهد کرد و مردم می توانند با خیالی راحت و آسوده از این محصول استفاده کنند. در این رابطه سازمان چای کشور با همکاری وزارت بهداشت پروتکل هایی را مبنی بر رعایت نکات بهداشتی از سوی چایکاران و کارخانجات چای تهیه کرده که با ابلاغ آن تمام چایکاران و کارخانجات چای می توانند به کار خود ادامه دهند.
جهانساز افزود: در جلسه ای که بدین منظور با حضور تیم بهداشتی وزارت بهداشت در گیلان و معاونت غذا وداروی استان و شبکه بهداشت لاهیجان که قطب چای شمال کشور است، تشکیل شد همه متفق القول بودند که چای تولیدی وعرضه شده در بازار کاملاً سالم و بهداشتی است و ویروس کرونا هیچ تأثیری بر روند تهیه این محصول از چیدن برگ سبز گرفته تا مرحله خشک کردن آن ندارد. زیرا برگ سبز چای در دمای بالای 100 درجه خشک می شود و در مرحله بسته بندی هم نکات بهداشتی مانند ضدعفونی کردن دستگاه ها و استفاده کارگران از ماسک و دستکش کاملاً رعایت می شود. از طرفی هم چای خشک هنگام استفاده در دمای بالای 75 درجه دم می کشد و کاملاً تمیز و عاری از هر گونه ویروس خواهد بود. بنابراین مردم با خیالی آسوده می توانند این دمنوش لذتبخش که راهی هم برای پیشگیری از بیماری کرونا شناخته شده را مصرف کنند.
رئیس سازمان چای کشور به فعالیت کشاورزان چایکار و تحویل این محصول به کارخانه ها اشاره کرد و افزود: تمام کارخانه ها باید پروتکلی که از سوی ستاد کرونا ابلاغ می شود را اجرا کنند. براساس این پروتکل مقرر شده در تمام کارخانه های چای یک کارشناس بهداشت محیط حضور و بر نحوه کار کارگران به لحاظ رعایت نکات بهداشت فردی نظارت داشته باشد. به این منظور که در تمام این کارخانه ها کارگران موظفند حین انجام کار از ماسک و دستکش و همچنین ژل های ضدعفونی کننده استفاده کنند. تمام افراد دست اندرکار در کارخانه هم از سوی کارشناس بهداشت روزانه تب سنجی می شوند تا اگر مورد مشکوکی بود زودتر تشخیص داده شود.
به گفته وی از روز سه شنبه گذشته(19 فروردین ماه) برای بستن قرارداد چایکاران با کارخانه ها اعلام آمادگی شده و امسال هم کار طبق روال سالهای قبل انجام می شود. .
جهانساز همچنین درباره حضور چایکاران برای تحویل برگ سبز چای به کارخانه ها با توجه به رعایت فاصله گذاری اجتماعی که در حال حاضر در کشور اعمال می شود نیز اظهار داشت: صاحبان کارخانه های چای موظف شدند روستاها را تقسیم بندی کنند تا چایکاران هر روستا در یک روز مشخص برای تحویل محصول خود به کارخانه مراجعه کنند تا به این شکل از تجمع نیز جلوگیری شود.
وی خاطرنشان کرد: نحوه چیدن برگ سبز چای هم با ماشین های مخصوص و معمولاً بدون دخالت دست انجام می شود و فاصله ها هنگام چیدن با دست هم رعایت خواهد شد بنابراین نگرانی بابت آلوده بودن آنها وجود ندارد.
رئیس سازمان چای کشور در ادامه از بازگشت ۴۰۰ هکتار از باغات چای رها شده گیلان به چرخه تولید با اجرای سیاستهای حمایتی خبر داد و اظهار داشت: نرخ خرید تضمینی برگ سبز چای امسال هم توسط شورای اقتصاد اعلام شده که بر اساس مصوبه جدید این شورا امسال نرخ خرید تضمینی هر کیلوگرم برگ سبز چای درجه یک، 4هزار و 600 تومان و برگ سبز چای درجه دو، 3هزار و 300 تومان تعیین شده است. به گفته وی فصل برداشت برگ سبز چای در گیلان در صورت مساعد بودن شرایط جوی از اوایل اردیبهشت ماه شروع می شود.
مهدی مناجاتی و محمود یاوری در گفت وگوبا «ایران» به سرخابی ها توصیه کردند
خودزنی نکنید حرمت گذشتگان را حفظ کنید
حامد جیرودی
خبرنگار
در روزهایی که به خاطر جلوگیری از شیوع ویروس کرونا، برگزاری مسابقات فوتبال لغو شده اما حاشیه ها همچنان بخشی از فوتبال مان را تشکیل می دهد. در واقع مواردی به وجود می آید که در نوع خود بسیار عجیب است و مدل کری خوانی را به جاهای باریک و تلخی کشانده است. پخش آیتمی در برنامه «نوروز فوتبالی» پیرامون استقلال و تاریخچه این باشگاه و تیمسار خسروانی مؤسس این باشگاه، بازتاب رسانهای وسیعی داشت و کار را به اعتراض تند آبیها به تلویزیون کشاند و حتی فرهاد مجیدی سرمربی استقلال خواستار عذرخواهی رسمی مسئولان این برنامه شد و در ادامه از رفتن مهدی قائدی به عنوان میهمان به این برنامه هم جلوگیری شد. در این شرایط، حسن روشن مهاجم سابق تیم ملی و استقلال در این ارتباط دست به افشاگری بیسابقهای زد و گفت:«یکی از مواردی که طی سالهای اخیر توسط عدهای مطرح میشود، این است که تاج تیم درباری بود اما پرسپولیس ساختاری مردمی داشت. ادعایی که اصلاً صحت ندارد، چون در تیم ما فقط مرحوم عزت جانملکی، شادروان غلامحسین مظلومی و علیآقای جباری شغل دولتی داشتند و بقیه ما یا شغل آزاد داشتیم یا بیکار بودیم ولی پرسپولیسیها به واسطه روابطی که مدیران آنها داشتند، یا در وزارت امور خارجه بودند یا کارمند سازمان برنامه و بودجه محسوب میشدند. چند نفر از بازیکنان پرسپولیس هم کارمند ساواک بودند. البته شکنجهگر نبودند، بلکه کارمند بودند. خود مرحوم عبده همیشه مسلح بود و آنقدر در رژیم قبل نفوذ داشت که به او اجازه حمل سلاح داده بودند.» این موضوع با واکنش باشگاه پرسپولیس هم مواجه شد و در بیانیه ای اعلام کرد:« به میان این بازی کشیده شدهایم، بدون آنکه ارادهای در آن داشته باشیم. یک برنامه تلویزیونی در یک اقدام نسنجیده، صحبتهایی را علیه یکی از خادمان قدیمی فوتبال ایران روی آنتن میبرد و سپس گروهی از هواداران تیم رقیب اقدام به اعتراض در فضای مجازی میکنند. آنوقت تعدادی از پیشکسوتان محترم اقدام به متهم کردن اسطورههای پرسپولیس میکنند، درحالیکه روح آنها از این دعوا بیخبر است.» این حاشیه ها این طور ادامه پیدا کرد که بازیکنان پرسپولیس با انتشار عکسی از زنده یاد همایون بهزادی به حمایت از مهاجم فقید فوتبال ایران پرداختند و حتی یحیی گل محمدی هم در پستی با انتشار عکس بهزادی نوشت:« بزرگمرد پرسپولیس، هنوز هم نامت و یادت قلب رقیبان را می لرزاند.» تا به این ترتیب کری خوانی عجیب سرخابی ها وارد فاز تازه ای شود. شرایطی که نه تنها زیبنده دو باشگاه قدیمی پایتخت نیست بلکه فضای فوتبال را برای نفس کشیدن هواداران واقعی اش، مسموم کرده است. »
یاوری: اگر می توانند علیه مجیدی و جلال حسینی صحبت کنند
محمود یاوری پیشکسوت فوتبال ایران و بازیکن سابق پاس که در آن روزها با بازیکنان نسل قدیم استقلال و پرسپولیس ارتباط زیادی داشته، در خصوص حواشی اخیر به خبرنگار «ایران» گفت:« درباره این مسائل باید بسته صحبت کرد ولی باید به این موضوع اشاره کنم که اگر همین چهره های قدیمی استقلال، پرسپولیس، سپاهان، ذوب آهن، ملوان و پاس، خوب یا بد وجود نداشتند، آیا اصلاً فوتبال ایران وجود داشت؟ ما باید به خاطر این تاریخچه خدا را شکر کنیم. اگر آنها نبودند، الان ما چه داشتیم؟ پس به نظر من بسیار اشتباه است که بخواهیم گذشته ها را تقبیح یا بازیکنان آن نسل را تضعیف کنیم. این ستاره ها جزو افتخارات فوتبال آسیا و ایران هستند. چرا ما با نظرات شخصی آنها را زیر سؤال ببریم و ارزش های آنها را کمرنگ کنیم؟ آنهایی که می خواهند سوابق بزرگان استقلال و پرسپولیس و یا تیم های دیگر را تقبیح کنند، در واقع خودشان را زیر سؤال می برند.» سرمربی اسبق تیم ملی فوتبال ایران ادامه داد:« همایون بهزادی سرطلایی تاریخ فوتبال ایران است و این ظلم است که بخواهند خدمات او را از بین ببرند. می گویند پشت سر مرده نباید حرف بزنیم ولی باید به این موضوع توجه داشت که همه آدم ها خصوصیت های خوب و بدی دارند و بی عیب و معصوم نیستند. اگر مرحوم ابراهیم آشتیانی یک نقطه ضعف داشت، هزار نقطه قوت هم داشت. علی جباری یا حسن روشن خودشان جزو مفاخر تاریخ فوتبال ایران بوده اند و کسی نمی تواند آنها را زیر سؤال ببرد. اگر کسانی که این حرف ها را می زنند، راست می گویند، علیه فرهاد مجیدی یا سیدجلال حسینی حرف بزنند تا آنها خودشان جواب این افراد را بدهند! چرا به گذشته آدم ها و کسانی که از این دنیا رفته اند، کار دارید؟ این ضعف انسان را می رساند که به کسی توهین کند که نمی تواند جوابش را بدهد.» نکته ای که وجود دارد این است که هر کدام از ستاره های قدیمی فوتبال ایران در آن سال ها در جایی مشغول به کار بوده اند. یاوری که خودش در شهربانی و ژاندارمری سابق فعالیت می کرده، به این موضوع چنین واکنشی داشت:« بله همین طور است. آخرین سمت من، رئیس زندان اصفهان بود و قبلاً هم رئیس زندان خوزستان بودم و رئیس قسمت مبارزه با مواد مخدر اصفهان بودم. حالا بعد از مرگ من بیایند بگویند یاوری دزد یا معتاد بود. آیا این درست است؟ آن موقع جعفر کاشانی در وزارت خارجه بود ولی همان موقع صدها نفر آرزو داشتند که در سفارت ایران کار کنند. به نظرمن این کارها خودزنی است که بخواهیم این بزرگان را زیر سؤال ببریم و به همین خاطر غیر از خوبی نمی توانم حرف دیگری درباره آنها بزنم.»
مناجاتی: خسروانی و عبده خدمات زیادی به فوتبال ایران داشتند
مهدی مناجاتی دیگر پیشکسوت فوتبال ایران هم درباره اتفاقات رخ داده، چنین صحبت کرد:« به نظر من خیلی بد است راجع به پیشکسوتانی که در فوتبال ایران زحمت کشیدند و پرچم ایران را در بازی های آسیایی و جام ملت ها بالا بردند، این گونه صحبت شود. ما افتخار می کردیم که در کنار آنها بازی می کردیم. ما در فرهنگ مان حرف خوبی داریم که می گویند پشت سر مرحوم یا مرده صحبت کردن جالب نیست ولی افرادی که حالا درباره شان صحبت می شود، چه استقلالی، چه پرسپولیسی و پاسی و چه تیم هایی که دیگر منحل شده اند و وجود ندارند، کسانی هستند که مردم در آن زمان با دیدن آنها به وجد می آمدند و شاد می شدند و از قهرمانی هایشان لذت می بردند. این درست نیست که علیه آنها جبهه بگیریم. خصوصاً اینکه تعدادی از آنها به رحمت خدا رفته اند و در قید حیات نیستند.» این بازیکن سابق پاس و تیم ملی معتقد است مؤسسان استقلال و پرسپولیس، خدمات زیادی به فوتبال ایران داشته اند:« مرحوم خسروانی فقط تیم فوتبال استقلال یا همان تاج سابق را تأسیس نکرد و تیم های والیبال، بسکتبال، دوومیدانی و بانوان را هم در کنار آن به وجود آورد که در سطح بالا و قهرمانی آسیا شرکت می کردند. مرحوم علی عبده در پرسپولیس، باشگاهی را به وجود آورد که بزرگانی مانند مرحوم پرویز دهداری، حمید شیرزادگان، جعفرکاشانی، همایون بهزادی، صفر ایرانپاک و ابراهیم آشتیانی در آن بازی می کردند و باعث افتخارات زیادی شدند. در تیم پاس مرحوم تیمسار فریدون صادقی زحمات زیادی کشید و موفقیت های زیادی را به دست آورد. آنها دیگر خودشان نیستند که از خودشان و کارشان دفاع کنند ولی همین تیم های بزرگی که به وجود آوردند، میراثی است که به جا گذاشته اند.»
مناجاتی درباره انتقاداتی که به حضور بازیکنان قدیمی در پست های مختلف می شود، یادآور شد:« خود من به اتفاق خیلی از بازیکنان پاس آن دوره در شهربانی و نیروی انتظامی فعلی بودیم. حالا بگویند چرا آنجا کار می کردید؟ مگر آن موقع کار هر کسی بود که در اداره ها کار کند؟ اصلاً پیشرفت آن اداره یا مرکز به این بستگی داشت که این بازیکنان موفق شوند و تیم های شان به قهرمانی برسند. آن موقع اگر تیم ملی به سفری می رفت، این مسافرت خیلی طولانی می شد و ممکن بود 40 یا 50 روز طول بکشد. ما و بازیکنان استقلال و پرسپولیس با یکدیگر هم اتاق بودیم. ما به یکرنگی پرچم مان فکر می کردیم و فقط در باشگاه با هم رقابت می کردیم. البته الان هم بازیکنان با هم دوست هستند ولی کسانی که این حرف ها را می زنند، کار اشتباهی می کنند و شما رسانه ها و کسانی که قلم می زنید، باید این دوستی ها را بیشتر کنید.»
دریچــه
کری خوانی مجازی با رنگ و بوی اهانت
گروه ورزش/ هواداران دو تیم بزرگ پایتخت همیشه به دنبال بهانهای برای کریخوانی و برتری جویی نسبت به حریف دیرینه هستند. این موضوع از بدو پیدایش دو تیم وجود داشته اما از زمان فراگیر شدن فضای مجازی و تولد اپلیکیشن ها، وارد فاز جدیدی شده است. به عبارتی کریخوانی های مجازی خیلی بیشتر شده و متأسفانه در مواقعی رنگ و بوی اهانت و توهین پیدا می کند. مشابه اتفاقی که در روزهای گذشته شاهد آن بودهایم. بدترآنکه کریخوانی بین هواداران با به میان آمدن پای چند پیشکسوت و افشاگریهای آنها علیه تیم مقابل، تغییر سطح داده است. البته نه اینکه سطح کریخوانی بالاتر رفته باشد، نه! اهانت به مؤسسهای دو باشگاه و تعدادی از پیشکسوتان اسطورهای که همچون شناسنامه باشگاه هستند، موضوعی است که بسیاری از هواداران و پیشکسوتان سرخابی را آزرده خاطر کرده است.
چطور در«شرایط بد» «خبر خوب» تولید کنیم؟
حسن نمکدوست
حسن نمکدوست
استاد روزنامهنگاری
دراین شرایط بحرانی که همه اخبار حول بحث کرونا و آثار مخربش براجتماع و اقتصاد و فرهنگ و... قوام مییابد، گاهی این پرسش مطرح میشود که دراین اوضاع بد و بحرانی چطور میتوان «خبر خوب» تولید کرد؛ خبری که امیدبخش باشد اما دوراز واقعیات هم نباشد؟
در«روزنامهنگاری بحران» یا بطور کلیتر در روزنامهنگاری، اساساً ما به دنبال «خبر خوب» یا «خبر بد» نیستیم. اصل و اساس در روزنامهنگاری بحران این است که اخبار را براساس ارزشهای خبری انتخاب و تلاش کنیم در حد امکان این گزینش «دقیق»، «درست»، «جامع»، «منصفانه»، «بیطرفانه» و «متوزان» باشد. واقعیت این است که در وضعیتهای بحرانی نکات دیگری به اصول روزنامهنگاری اضافه میشود که باید نسبت به عملیاتی کردن آنها حساسیت بالایی داشت.
مواجهه با بحران سه مرحله دارد؛ نخست «قبل از بحران»، دوم «حین بحران» و سوم «پس از بحران» است. وقتی ویروس کرونا در چین شایع شد، همه رسانههای دنیا وارد مرحله پیش از بحران شدند، این در حالی است که رسانهها در چین به محض شایع شدن این ویروس در مرحله «حین بحران» قرار گرفتند.
طبیعتاً عرصه روزنامهنگاری ما نیز به تبع اصول روزنامهنگاری بحران در مرحله «پیش بحران» میبایست تمهیداتی در دستور کار خود قرار میداد و از زبان کارشناسان و متخصصان هشدار و آگاهی لازم را به جامعه ارائه میکرد که برای ممانعت از فراگیر شدن ویروس کرونا چه نکاتی را باید رعایت کرد.
اما در مرحله «بروز بحران» که اکنون ما در این شرایط بسر میبریم یکسری اصول برای روزنامهنگاری بحران وجود دارد؛
نخست آنکه، نباید به سراغ خبرها و موضوعاتی برویم که نه تنها راهگشا و آگاهیبخش نیست بلکه به وحشت، هراس، پرخاشگری، عصبیت و نگرانیهای بیش از حد جامعه میانجامد. ارائه برخی از اطلاعات، در شرایط عادی خدشهای به مدیریت جامعه وارد نمیکند، اما در شرایط بحرانی، ارائه این جنس از اطلاعات، مدیریت بحران را میتواند با مشکل جدی مواجه کند. بنابراین از طرح این دست از اطلاعات باید تا حد ممکن خودداری کنیم تا در زمان مشخص به آنها پرداخته شود. به عنوان مثال میدانیم که جامعه پزشکی ما سخت در حال فعالیت و تلاش برای درمان بیماران مبتلا به کرونا است، دراین فضا، انتشار اطلاعاتی در خصوص عملکرد ناکارآمد جامعه پزشکی در بحران های گذشته، نه تنها راهگشا نیست بلکه مدیریت بحران را دشوار خواهد کرد. وقتی یک جامعه ای با بحران مواجه است، طبیعتاً زمان مناسبی برای پرداخت به مسائل گذشته نیست؛ حتی اگر آن نقد کاملاً بجا هم باشد. چرا که یک رسانه یا یک روزنامهنگار باید زمان طرح بحث را مدنظر قرار دهد. این نکته بدان معنا نیست که باید انتقاد را فراموش کرد، بلکه به این معنا است که باید بر آن نوع از انتقادها متمرکز شد که به پیشبرد امر مدیریت بحران کمک میکند.
نکته دوم، «انگ زدن» است. برای مثال در جریان شیوع ویروس کرونا، گاهی شنیده میشد که مردم فلان منطقه باعث شیوع این بیماری شدهاند. واقعیت این است که طرح چنین موضوعاتی هیچ کمکی به حل بحران نمیکند جز اینکه مردم را در برابر یکدیگر قرار دهد. این قبیل اقدامات اساسا حتی میتواند نظم اجتماعی را نیز برهم زند.
سوم اینکه، دروغ و شایعه از آن دست اطلاعاتی است که باید نسبت به آنها حساسیت بسیار داشت؛ چرا که شرایط بحرانی یکی از مهمترین بسترها برای بروز شایعات است و در این فضا، اخبار کذب و شایعات به صورت سیلآسایی در شبکههای اجتماعی و انواع پلتفرمهای آن سرازیر میشود که البته چنین اتفاقی در شرایط بحرانی کاملاً طبیعی است و مردم خواهناخواه به بازنشر و بازتولید این جنس از اطلاعات و شایعهها کمک میکنند. البته نباید مردم را برای چنین برخوردهایی سرزنش کرد.
بنابراین، در کار روزنامهنگاری، باید بسیار مراقبت داشته باشیم که نه تنها اسیر جو نشویم بلکه راستی آزمایی کنیم و بدون در نظرگرفتن جوانب و ابعاد مختلف یک مسأله، به انتشار اخبار اقدام نکنیم. ما اهالی روزنامهنگاری، در شرایط بحرانی خود نباید به کاراکترهای شایعهساز و عصبی بدل شویم؛ بلکه باید پیوسته اخبار را با مستندات چک کرده و راستیآزمایی کنیم و پس از اطمینان از صحت، خبر و اطلاعات خود را نشر دهیم. کار روزنامهنگاران در شرایط بحران دقت بیش از پیش است نه صرفاً ارائه اطلاعات. اگر پیش از این، در شرایط عادی، یک واحد دقت میکردیم در شرایط بحرانی باید ۱۰ واحد دقت کنیم و نسبت به درستی محتوایی که منتشر میکنیم، اطمینان کامل کسب کنیم؛ چرا که بیدقتی در کار اطلاعرسانی، به شرایط بحرانی دامن خواهد زد.
به عنوان مثال، به تازگی یکی از پزشکان محترم در ویدیویی، از دارویی خاص برای درمان کرونا صحبت کرد. اما آیا ما به عنوان جامعه روزنامهنگار، صلاحیت انتشار اظهارنظرهای این پزشک محترم را داریم؟ واقعیت این است که صحت اثرگذاری یک دارو، برای درمان بیماری کرونا یا هر بیماری دیگری، باید به تأیید جامعه پزشکی برسد. این نکته بسیار حائز اهمیت است که در شرایط بحران، اخبار و اطلاعات باید ابتدا با منابع تخصصی چک و پس از آن منتشر شود. جامعه درمان بنا بر استانداردها و پروتکلهای خود باید اثرگذاری این دارو را تأیید کند. انتشار این ویدئو و محتوای آن توسط جامعهروزنامهنگاری، پیش از اینکه این تأیید حاصل شده باشد، میتواند مردم را در برابر جامعه پزشکی قرار دهد؛ چرا که شاید عدهای به اشتباه تصور کنند که دارویی وجود دارد اما وزارت بهداشت از توزیع عمومی آن خودداری میکند؛ که بخشی از این سوءبرداشت مردم میتواند ناشی از ناآگاهی برخی از ما از اصول روزنامهنگاری بحران باشد.
چهارم اینکه، اغلب در شرایط اضطرار و بحران، ایثارها و فداکاریهای گروه های خاص و درگیر کمتر دیده میشود و کمبودها و کاستی ها برجستهتر و بیشتر نمایان میگردد که البته چنین پدیداری تا حدی طبیعی است. اما این در حالی اتفاق میافتد که در کنار بحران ها و اضطراب ها همواره تلاش های شبانه روزی و از خودگذشتگیهای بسیاری وجود دارد. بنابراین، در روزنامهنگاری بحران نباید این تلاشها را نادیده انگاشت. شاید به این معنا، بتوان از تولید «خبر خوب» در شرایط بد و بحرانی حرف زد. اخبار مربوط به ایثار و فداکاری گروههای درگیر یک بحران، بخشی از واقعیت هستند و باید انتشار آنها را نیز در دستور کار قرار داد تا تمام واقعیت به درستی انعکاس یابد .
اما پرسشی که در این فضا مطرح میشود این است که چقدر رسانههای ما بویژه روزنامه نگاری ما توانست براساس این پروتکل ها عمل کند؟ به اعتقاد من، تعطیلات عید نوروز، یک فرصت طلایی برای جامعه روزنامه نگاری ما بود؛ البته منظور از جامعه روزنامه نگاری، صرفاً روزنامه نگاری مکتوب نیست بلکه تمامی انواع رسانه های جریان اصلی اعم از خبرگزاریها، رسانههای آنلاین و... را نیز در برمیگیرد.
رسانه های جریان اصلی، در پویش ملی مبارزه با ویروس کرونا به عنوان یک مسأله ملی و جهانی می توانستند به نوعی اعتبار خود را بازیابند؛ اما متأسفانه آنچنان که انتظار میرفت برخی از ما در اجرای پروژه روزنامه نگاری بحران، موفق عمل نکردیم. روزنامهنگاران جریان اصلی با همه پلتفرم های آن می توانستند به عنوان منبع قابل اعتماد و اتکا در برابر رسانهها و شبکههای اجتماعی قرار بگیرند؛ اما متأسفانه این کار به درستی و تمام و کمال انجام نشد. با این حال از آنجا که به نظر می رسد این بحران تا مدتی ادامه داشته باشد میتوان گفت که این فرصت برای روزنامه نگاری جریان اصلی همچنان وجود دارد. اکنون هم میتوانیم به نقطه قابل اتکا و اعتماد در جریان اطلاعرسانی بدل شویم. این مهم از رهگذر عمل کردن بر اساس پروتکل های روزنامه نگاری بحران محقق می شود.
جامعه تشنه شادی امید و نشاطی سازنده است
قطب الدین صادقی
قطبالدین صادقی
مدرس، نمایشنامهنویس و کارگردان تئاتر
دراین روزها و شرایط سخت که به منظور حفظ سلامت خود و جامعهمان توصیه و تأکید بسیار به در خانه ماندن شده است ، به عقیده من بهترین کار ممکن مطالعه، تماشای فیلم و گوش دادن به موسیقی خوب است . من نیز به سهم خود از این فرصت استفاده کردهام و هر روز ساعاتى را به خواندن پژوهش، رمان، یا نمایشنامه میگذرانم و درکنار آنها به دیدن فیلمهایى مىنشینم که تاکنون فرصتی برای تماشای آنها فراهم نشده بود و به این زندگانى فرهنگى روی آوردهام تا ازاین زمان بدست آمده بخوبی بهره ببرم . به نظرمن انجام این کارها میتواند به بهترین شکل ممکن اوقات فراغت ما را پر کند و خلأهای زمانی را تبدیل به یک فرصت استثنایی نماید تا بتوانیم از این طریق دانش خود را افزایش داده و روح و درون خود را تغذیه کنیم .
مردم خوب کشورمان به نیکى مىدانند، در این شرایط حاد و بحرانى، خارج شدن از منزل به هیچ وجه به صلاح آنها نیست و سلامتیشان را به طور جدى به خطر میافکند، زیرا این روزها هجوم مرگبار ویروس کرونا به اوج یا پیک بالای خود رسیده است. ضمناً لازم مىدانم این نکته را هم یادآورى کنم که در این روزهای سخت و پر اضطراب ، جامعه هنرمندان کشورمان از پای ننشستهاند و باردیگر در کنار مردم سرزمینشان قرار گرفتهاند تا با تولید و اجراى برنامههای خلاق و مفید، شادی و امید را به دل و خانههای مردم بازگردانند.
ازجمله این کارها، چندین برنامه فرهنگی و هنری زنده و بصورت آنلاین بود ( و هست ) که بسیار مورد توجه مخاطبان هم قرار گرفته است. اما فراموش نکنیم هنرمندان فعال ما ازبطن همین جامعه برخاستهاند و در این شرایط دشوار که همه مجراهاى اقتصادى به حکم ضرورت بسته شده، از هرنظر لازم است به لحاظ مالی به کار و زندگى آنها نیز رسیدگی کامل شود تا خداى نکرده فشار اقتصادی آنها را از پای در نیاورد ، زیرا معیشت و زندگی خانوادگى آنها در معرض خطر جدى است.
انجام این مهم (رسیدگى به درآمد ومعیشت زندگى هنرمندان نیازمند) برعهده وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی یا نهادهایی چون شهرداری یا حوزه هنری است. به نظر من قدم نخست این است که هنرمندان باید به لحاظ سلامت فکری، روحی و اقتصادی آسوده خاطرباشند و بدانند زندگى خود و خانوادهشان دچار وقفه جدى نخواهد شد. تردید ندارم اگر این اطمینان از سوی مسئولان فرهنگی به هنرمندان داده شود ، در روند خلاقیت هنرى و حفظ سطح فرهنگى آن کمترین خللى وارد نخواهد شد . در چند روز گذشته و در این روزها که چراغ سالنهای تئاتر خاموش شده است و کلیه برنامههای نمایشى به تعطیلی کشیده شدهاند ، تغییراتی هم دراین حوزه صورت گرفته است و آن انتخاب آقای قادر آشنا به عنوان مدیرکل جدید مرکز هنرهای نمایشی است که به فال نیک می گیریم. از سالها پیش با ایشان آشنا هستم و میدانم مدیر بسیار قادر و توانمندی هستند، البته آقای شهرام کرمی مدیر پیشین این مجموعه نیز مدیر بسیار فهیم، صادق و هنرمندی بود ، اما نکته مهم این است که هر مدیری که بر سر کار آید به تنهایی، با دستهاى خالى و بدون امکانات مالى نمیتواند گرهى از مشکلات بیشمار این حوزه باز کند ؛ و قطعاً آقای آشنا هم نمیتوانند کاری انجام بدهند اگر دستشان خالی باشد و امکانات مالى در اختیار نداشته باشند ، ایشان اگر بخواهند موفق شوند و قصد داشته باشند زندگی فرهنگی و هنری مرکز هنرهاى نمایشى به شیوهاى درست و جدى به روال همیشگیاش ادامه پیدا کند ، باید پیش از هر چیز مسئولان بلند پایه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را متقاعد کند امکانات مالى خوب و اختیارات وسیعى در اختیار ایشان قرار دهند.
بد نیست این را هم یاد آورى کنم هنوز مطالبات مالى سال قبل بسیارى از هنرمندان به جاى خود باقی است و دیون آنها اصلاً پرداخت نشده است. امیدوارم هرچه زودتر این مشکلات بر طرف ، و مطالبات به تعویق افتاده تسویه شود تا هنرمندان با اطمینان روحی و قلبى و فکری مناسبى به فعالیت بپردازند؛ زیرا پرداخت بموقع این مطالبات و تأمین زندگانىشان، میتواند از هر نظر آنان را از دلشوره و اضطراب و نگرانى دور نگهدارد؛ جامعه ما تشنه شادی، امید و نشاطى سازنده است تا بتواند به سلامت این مشکلات را هم پشت سر بگذارد. نباید بگذاریم دراین دوره بحرانى مردم دلزده یا ناامید شوند .
تأکید مىکنم حتى امروز زمان آن هم نیست در بدر به دنبال مقصر بگردیم ، یا چپ و راست افرادى را در زیر تازیانه انتقاد دراز کنیم ؛ بلکه وقت آن است تا نگذاریم سلامت جامعه ، روحیه مردم و دستاوردهاى جامعه مدنىمان به آسانى از بین برود. لازم است تا ضمن حفظ سلامت جسم ، سلامت روحی خود را هم حفظ کنیم، اصلاً مأیوس و مضطرب نشویم ، و انرژی حیاتی خود را از هر نظر پاسدارى کنیم. تردید ندارم این بیماری( و یروس کرونا)گذرا است، بزودى ریشهاش کنده خواهد شد، و فردا که بیاید خود، جامعه، آینده و فرهنگمان هنوز هم بر سر جاى خود باقی است .
چگونه درباره کتابهایی که نخواندهایم حرف بزنیم؟
روبرت صافاریان
روبرت صافاریان
منتقد، نویسنده و مترجم
تعجب نکنید! این عنوان کتابی است به قلم پییر بایارد فرانسوی، استاد ادبیات فرانسه در دانشگاه پاریس، روانکاو و کلی مدارج علمی دیگر. حقیقت اینکه «خواندن» مفهوم سادهای نیست و ما میتوانیم درباره کتابهایی که نخواندهایم حرف بزنیم. در واقع خیلیهامان این کار را میکنیم. این امر بیارتباط نیست با پرسش دیگری که شاید از شما هم پرسیده باشند؛ بخصوص اگر در خانهتان کتاب زیاد باشد: همه این کتابها را خواندهاید؟
جواب به این سؤال خیلی چیزها را درباره پدیده کتاب خواندن روشن میکند. اولاً اینکه قرار نیست هر کتابی را که میخریم و در خانه نگه میداریم، حتماً بخوانیم. دسترسی ما به این کتاب هر آن که اراده کنیم، یک جور احساس امنیت به آدم میدهد. حتی دلیلی میشود که نخواندیش، مثلاً در مقایسه با کتابی که از کتابخانه یا دوستی به امانت گرفتهاید و باید سر موعد معینی برگردانید. کتابهایی هم هستند که اصلاً قرار نیست کامل بخوانیمشان. ممکن است به فصلی از آن احتیاج داشته باشیم یا به مبحثی که در فصلی از آن مطرح شده است. فرهنگهای لغت و دایرهالمعارفها قطعاً از این دست کتابها هستند. اما فقط آنها نیستند. کتابهای شعر هست که هر از گاهی ورق میزنیم (و اتفاقاً باز شعرهایی را که میخوانیم که بارها خواندهایم) و هرگز نمیتوانیم ادعا کنیم که همه کتاب را خواندهایم. همین طور کتابهای مقدس، قرآن، انجیل و مانند آنها. این کتابها هم برای این نیستند که در یک یا چند نشست همهاش را بخوانی. من این روزها کتابی میخواندم درباره تاریخ جلفا. در قسمتهایی از کتاب اعداد و ارقامی درباره مالیات روستاهای ارمنینشین در سده هجدهم میلادی آمده بود. خب معلوم است آنها را نمیخواندم. اگر میخواندم هم چیزی یادم نمیماند. از روی آنها میپریدم. اما میتوانم بگویم که کتاب را خواندم. در واقع آنچه را که در آن دنبالش میگشتم خواندم نه همه چیزهایی را که در آن بود. علاوه بر این حالا میدانم اطلاعات راجع به مالیاتها و خیلی چیزهای دیگر هم در آن است و ممکن است روزی باز سراغشان بروم. اومبرتو اکو نام این را میگذارد «استفاده کردن از کتاب» که امری بسیار موجه و مشروع است.
اما کتابهایی هم هستند که کتابهای خیلی مهمی هستند و قصد داشتهایم حتماً بخوانیمشان و حتی شروع کردهایم به خواندنشان اما چند صفحه بیشتر جلو نرفتهایم. چند نفرتان کتاب « اولیس» جیمز جویس را خواندهاید؟ (همان که سر ترجمههای مختلفش این روزها این همه بحث در محافل ادبی و هنری است). چند نفرتان «در جستوجوی زمان از دسترفته» اثر مارسل پروست را خواندهاید؟ یا حتی «هملت» را که کتاب خیلی کوچکتری است؟ به هر رو خیلی خوشایند نخواهد بود که در یک جمع روشنفکری بگویید هیچ یک از اینها را نخواندهاید. حتماً چیزهایی درباره آنها میدانید. درباره پروست و جویس چیزهایی شنیدهاید. شاید فیلم هملت را هم دیده باشید. بنابراین میتوانید از صحبتهایی که درباره آنها میشود سر دربیاورید. حتی اظهارنظر مختصری هم بکنید. اما شرم مانع از این میشود که اعلام کنید هیچیک از اینها را نخواندهاید. خیلی از دوستانتان هم که در بحث شرکت میکنند احتمالاً همان وضعیت شما را دارند.
اومبرتو اکو فیلسوف و رماننویس ایتالیایی (نویسنده رمان مشهور نام گل سرخ) اعتقاد دارد که چه بسا کتابی را نخواندهایم اما وقتی بازش میکنیم که بخوانیمش، احساس میکنیم آن را خواندهایم. چطور ممکن است چنین اتفاقی بیفتد؟ یکم به این شکل که باور داشته باشیم به نحوی جادویی از طریق لمس کردن کتاب ــ آخر آن را بارها جابهجا کردهایم ــ محتویات آن به ما منتقل شده باشد. اما اگر اعتقادی به جادو نداشته باشید، این دلیل ممکن است قانعکنندهتر باشد: بارها کتاب را باز کردهایم، صفحاتی از آن را خواندهایم، فهرستش را نگاه کردهایم، شاید از نقلقولی در آن برای نوشتن مقالهای استفاده کردهایم، آن اندازه که بدون اینکه خوانده باشیمش انگار آن را خواندهایم. اما سومین دلیل از همه قانعکنندهتر و معقولتر است. ما درباره بعضی کتابها در کتابهای دیگر و در مطبوعات و اینترنت و غیره میخوانیم. گاهی درباره یک کتاب آن قدر خواندهایم (یا شنیدهایم. مثلاً در یک برنامه تلویزیونی یا در یک پادکست) که گویی آن را خواندهایم. طوری که گاهی خودمان هم به دشواری میتوانیم بگوییم که کتابی را خواندهایم یا نه.
هر کتابخوان خبرهای به تجربه میآموزد چطور با خواندن بیست سی صفحه از یک کتاب بداند کتاب چه میخواهد بگوید و کیفیت کار نویسنده را دریابد. دست کم بداند که آن کتاب به دردش میخورد یا نه. بنابراین همان جا تصمیم میگیرد به ادامه خواندن یا کنار گذاشتنش. یا کنار گذاشتنش برای وقتی دیگر که شاید در حالوهوایی دیگر یا برای کار دیگری، به دردش بخورد.
خب درباره این کتابهایی که از کلمه اول تا کلمه آخرش را نخواندهایم میتوان حرف زد. «خواندن کتاب» مفهوم چندان سرراستی هم نیست.
دوگانه جعلی؛ اقتصاد یا کرونا؟
رفتار افراطی و تفریطی در جامعه، در انتظارات از سیاستگذاری نیز خود را بازتاب میدهد. برخی افراد با برجسته کردن زندگی و مرگ افراد، همه چیز را نادیده میگیرند و به طور مشخص اقتصاد را فراموش میکنند و برخی دیگر نیز با نادیده گرفتن زندگی مردم و خطرات کرونا، اقتصاد و گردش امور را برجسته میکنند. گویی که از نظر هر دو گروه مسأله به راحتی و بدون توجه به دیگری حل خواهد شد. از سوی دیگر متأسفانه سیاستمداران ایران از گذشته به گونهای تربیت شدهاند یا عادت کردهاند که نمیتوانند حقیقت را با مردم در میان بگذارند و گمان میکنند که اگر حقیقت بویژه هنگامی که تلخ است با مردم در میان گذاشته شود، مردم ناامید و افسرده میشوند...
لذا همیشه میکوشند که تصویری مثبت از وضع ارایه دهند. این دو ویژگی موجب میشود که سیاستگذار دچار مشکل شود و تصمیمات از ثبات و عقلانیت کافی برخوردار نباشند و به همین علت است که مواجه با شرایطی در ایران شدهایم که یک روز همه در خانه هستند، و روز دیگر در سطح شهر ترافیک شدید است.
واقعیت این است که خطرات کرونا همچنان جدی است. امید به تولید واکسن تا دو سال آینده جدی نیست. داروی مؤثر نیز تاکنون تولید نشده است. سرعت انتشار آن نیز بیش از برآوردهای اولیه است. و از همه بدتر اینکه میزان مرگ و میر آن نیز بالاتر از برآوردهای اولیه است. در نتیجه ما همچنان با این پدیده ویرانگر مواجه هستیم. هر چند احتمال میرود که در تابستان فروکش کند ولی در پاییز و زمستان ممکن است با شدت بیشتری برگردد. و این اصلاً قابل تحمل نیست.
از سوی دیگر برای پرهیز از این وضع نمیتوان اقتصاد را تعطیل کرد، چرا که بدون اقتصاد نیز نمیتوان هیچ گامی برداشت و نمیتوان زنده بود. بویژه آنکه روند بیکاری رو به افزایش است. به احتمال فراوان رکود جهانی همگانی خواهد شد و نفت به این زودیها جایگاه قبلی خود را پیدا نخواهد کرد نه از حیث تقاضا و نه از حیث قیمت. تبعات رکودهای سخت و طولانی مدت برای جامعه خطراتش کمتر از اپیدمیهای جهانگیر نیست. میتوانیم میان آنفلوانزای اسپانیایی و بحران رکود اقتصادی 1929 مقایسه کنیم. ولی مشکل امروز ما فراتر از این دو وضعیت است، زیرا ممکن است جهان با هر دو پدیده مواجه شود و این خطرناکتر از هر دو حالت دیگر است. اقتصاد چرا مهم است؟ به این دلیل روشن که توان مقابله با کرونا را میدهد. ترسی که امروز وجود دارد این است که کرونا دامنگیر کشورهایی شود که به لحاظ اقتصادی ضعیف و ناکارآمدتر هستند زیرا آنها نخواهند توانست پیشگیری مؤثری کنند و همین امر موجب میشود که به کانونی برای اشاعه بیشتر و مرگ و میر افزونتر تبدیل شوند.
بنابراین دوگانه انتخاب میان کرونا و اقتصاد، دوگانه جعلی و غیر واقعی است. اینها دو روی یک سکه هستند. اقتصاد را میخواهیم تا زندگی کنیم، زندگی خوب، از جمله بتوانیم از شرّ کرونا خلاص شویم. بنابراین سیاست بهبود اقتصاد در مقابل سیاست مبارزه با کرونا نیست، همسو و مکمل و لازمه آن است. از این رو باید پرسید که نقطه بهینه توجه همزمان به شیوههای مبارزه با کرونا با چرخیدن چرخههای اقتصاد کجاست؟ فراموش نکنیم که فوت افراد به دلیل ابتلا به بیماری لزوماً بدتر از فوت افراد به دلیل نداشتن درآمد و پول برای تأمین خورد و خوراک نیست. مهمتر اینکه در این میان طبقات فقیر و ضعیف جامعه بیش از همه از ضعف اقتصادی ضربه خواهند خورد. هم به دلیل بیکار شدن آنان و هم به علت ساختار درآمدی و هزینهای این طبقات.
از این رو باید تأکید کرد که چگونه میتوانیم فعالیتهای اقتصادی را روان کنیم و از شدت بیکاری کم کنیم و تولید را به راه انداخته و در عین حال با رعایت پروتکلهای بهداشتی و نیز حداکثر رعایت فاصله بدنی و کم کردن تحرک مکانی، به کنترل موج دوم بیماری کرونا امیدوار بود؟
آنچه که امروز شاهد آن هستیم، فراموش کردن بخش اخیر یعنی مهار حداقلی و جابجایی فیزیکی شهروندان است، میتوان با کاهش تعداد افراد ادارات و حتی کارخانجات و... اقدام مؤثری در جلوگیری از دچار شدن به موج دوم کرونا انجام داد. نکته مهم این است که این کار را با توصیه نمیتوان انجام داد. تدوین مقررات و اجرای قاطعانه آن، لازمه رسیدن به این هدف است. باید از دوگانه اقتصاد و کرونا گذشت.
لذا همیشه میکوشند که تصویری مثبت از وضع ارایه دهند. این دو ویژگی موجب میشود که سیاستگذار دچار مشکل شود و تصمیمات از ثبات و عقلانیت کافی برخوردار نباشند و به همین علت است که مواجه با شرایطی در ایران شدهایم که یک روز همه در خانه هستند، و روز دیگر در سطح شهر ترافیک شدید است.
واقعیت این است که خطرات کرونا همچنان جدی است. امید به تولید واکسن تا دو سال آینده جدی نیست. داروی مؤثر نیز تاکنون تولید نشده است. سرعت انتشار آن نیز بیش از برآوردهای اولیه است. و از همه بدتر اینکه میزان مرگ و میر آن نیز بالاتر از برآوردهای اولیه است. در نتیجه ما همچنان با این پدیده ویرانگر مواجه هستیم. هر چند احتمال میرود که در تابستان فروکش کند ولی در پاییز و زمستان ممکن است با شدت بیشتری برگردد. و این اصلاً قابل تحمل نیست.
از سوی دیگر برای پرهیز از این وضع نمیتوان اقتصاد را تعطیل کرد، چرا که بدون اقتصاد نیز نمیتوان هیچ گامی برداشت و نمیتوان زنده بود. بویژه آنکه روند بیکاری رو به افزایش است. به احتمال فراوان رکود جهانی همگانی خواهد شد و نفت به این زودیها جایگاه قبلی خود را پیدا نخواهد کرد نه از حیث تقاضا و نه از حیث قیمت. تبعات رکودهای سخت و طولانی مدت برای جامعه خطراتش کمتر از اپیدمیهای جهانگیر نیست. میتوانیم میان آنفلوانزای اسپانیایی و بحران رکود اقتصادی 1929 مقایسه کنیم. ولی مشکل امروز ما فراتر از این دو وضعیت است، زیرا ممکن است جهان با هر دو پدیده مواجه شود و این خطرناکتر از هر دو حالت دیگر است. اقتصاد چرا مهم است؟ به این دلیل روشن که توان مقابله با کرونا را میدهد. ترسی که امروز وجود دارد این است که کرونا دامنگیر کشورهایی شود که به لحاظ اقتصادی ضعیف و ناکارآمدتر هستند زیرا آنها نخواهند توانست پیشگیری مؤثری کنند و همین امر موجب میشود که به کانونی برای اشاعه بیشتر و مرگ و میر افزونتر تبدیل شوند.
بنابراین دوگانه انتخاب میان کرونا و اقتصاد، دوگانه جعلی و غیر واقعی است. اینها دو روی یک سکه هستند. اقتصاد را میخواهیم تا زندگی کنیم، زندگی خوب، از جمله بتوانیم از شرّ کرونا خلاص شویم. بنابراین سیاست بهبود اقتصاد در مقابل سیاست مبارزه با کرونا نیست، همسو و مکمل و لازمه آن است. از این رو باید پرسید که نقطه بهینه توجه همزمان به شیوههای مبارزه با کرونا با چرخیدن چرخههای اقتصاد کجاست؟ فراموش نکنیم که فوت افراد به دلیل ابتلا به بیماری لزوماً بدتر از فوت افراد به دلیل نداشتن درآمد و پول برای تأمین خورد و خوراک نیست. مهمتر اینکه در این میان طبقات فقیر و ضعیف جامعه بیش از همه از ضعف اقتصادی ضربه خواهند خورد. هم به دلیل بیکار شدن آنان و هم به علت ساختار درآمدی و هزینهای این طبقات.
از این رو باید تأکید کرد که چگونه میتوانیم فعالیتهای اقتصادی را روان کنیم و از شدت بیکاری کم کنیم و تولید را به راه انداخته و در عین حال با رعایت پروتکلهای بهداشتی و نیز حداکثر رعایت فاصله بدنی و کم کردن تحرک مکانی، به کنترل موج دوم بیماری کرونا امیدوار بود؟
آنچه که امروز شاهد آن هستیم، فراموش کردن بخش اخیر یعنی مهار حداقلی و جابجایی فیزیکی شهروندان است، میتوان با کاهش تعداد افراد ادارات و حتی کارخانجات و... اقدام مؤثری در جلوگیری از دچار شدن به موج دوم کرونا انجام داد. نکته مهم این است که این کار را با توصیه نمیتوان انجام داد. تدوین مقررات و اجرای قاطعانه آن، لازمه رسیدن به این هدف است. باید از دوگانه اقتصاد و کرونا گذشت.
مهدویت و افق های پیش رو
اسماعیل علوی
دبیر گروه پایداری
باوربه ظهور مصلحی جهانی وبرپاشدن صلح،عدل وامنیت دائمی در گستره زمین و مسدود شدن راههای غلبه شربرسرشت و سرنوشت آدمی، پیش از آنکه باوری الهی و درراستای هنجارهای ایمانی باشد، نیازی عام وفطری است که انسان را با امیدواری در راه رسیدن به صبحی روشن به تکاپو وامی دارد و دست روزگار را از تطاول امید به آینده ای درخشان کوتاه میکند.
انسان به رغم تنوع عقیده و مرام با الهام از ندای درون از صبح تاریخ در انتظار روزی به سربرده که در آن پس از رنجی طولانی به آرامشی جهانگستر و پایدار دست یابد. از اینرو «مهدویت» به مثابه مکتبی انسانی، بشارت ادیان الهی و مکاتب بشری، در وقوع حتمی مدینه فاضله ای در افق زندگی بشر و تحقق آن با ظهور یک منجی بزرگ را نیز شامل می شود. با این تفاوت که اسلام با معرفی مصداق عینی منجی - حضرت مهدی(ع) - و ویژگیهای مدینه فاضله آخرالزمانی افکار و اندیشهها را اشباع و اقناع ساخته و با طرح «مهدویت» این نیاز فطری را از آسمان به زمین آورده و تبدیل به ایمانی عینی کرده است.در اندیشه اسلامی هیچ نکته مجهولی در ارتباط با مهدویت وجود ندارد و مهدی(ع) واقعیتی حی و مؤثر در زندگی ایمانی مسلمانان است، اگر چه تأثیرآن همچون خورشید از پس ابرها باشد. مهدویت با وسعت بخشیدن به جهانبینی فرد مسلمان سویههای اندیشه او را تا دستیابی به همکاری جمعی میان سایر ملت ها و مذاهب امتداد داده و در عرصه عمل نیز او را به صحنه اخوت ومدارا میکشاند تا نستوهی ایمان را در رفتارش متجلی سازد.
همچنین برقراری قسط و عدل ظهور می نماید.مهدویت با«اعتدال» نیزنسبت وقرابت دارد و بیانگر قرار گرفتن انسان در مدارگسترش پیوندها وتدوین برنامهای برای اداره زندگی جمعی در راستای اهداف توحیدی است. همچنانکه «عدل» نیز دارای مفهومی گسترده بوده وموجب رشد و اعتلای جامعه میشود. براین اساس عدل و اعتدال از جمله جنود عقل وهستی برپایه آن استوارو حاصل آن نیز جامعهای متعادل است.
مهدویت از جمله عقاید پویا و زندگی ساز است که عرصههای جدی زندگی را فراگرفته وپایبندی بدان افراد را درمعرض واقعیتهای جهان پیرامون قرار می دهد. باورمندان به مهدویت برپایه اعتقاد به برقراری حکومت واحد جهانی با ویژگیهای عدل، داد، صلح و امنیت همگانی، از مسائل جهانی غافل نیستند. چرا که براساس این باور حتی علم و تکنولوژی نیز میتواند دارای ویژگی ها و ظرفیتهایی باشد که چشم اندازروشنی برای آینده جهان بهتر برای ساکنان زمین ترسیم کند. از این رو میتوان گفت، مهدویت درترازمکتبی بشری، انسان را موجودی اجتماعی و زمینی درنظرآورده و رستگاری او درحیات پس از مرگ را با زندگی دنیاییاش مرتبط می داند و در برقراری نسبت میان دنیا و آخرت، دنیا را موهبتی الهی و زمین را خاستگاه تجلی ظرفیت های انسان به شمار میآورد. شاهد این مدعا پیشبینی سرانجامی نیک برای انسان در افق آینده با ظهور مصلح جهانی است. این درحالی است که نظام مادی، حاکمیتی عاری از مکارم اخلاقی و در تزاید رذائل و مفاسد، محیط زندگی را آلوده و انجام بدی برای فرزند آدم پیشبینی میکند و با شبح ویرانی بر اثر تخریب محیط زیست و به کارگرفتن سلاحهای مخرب کشتارجمعی وبا ابتلائات اخلاقی و آشفتگیهای زیست محیطی، سرنوشت محتوم بشر را ناگزیر از ورود به وادیهای هولناک می نماید.
مهدویت با افقهای روشن خود،علاوه بر پاسخگویی به نیازهای بشریت، میتواند نقطه عزیمتی برای همکاری های جهانی باشد و درعافیت بخشی به زندگی امروز و فردای جوامع بشری همگان را سهیم می داند. امیدآفرینی مهدویت نسبت به آینده قادراست اقطاب مخالف و بعید را که دو قطب فقر و غنا را شکل دادهاند به یکدیگر نزدیک کرده و از آهنگ تند فاصله گرفتن آنها بکاهد. چرا که منطق آینده مهدوی با طمأنینه ایمان و اطمینان همراه بوده و در سایه سعی وعمل در راه کسب زندگی بهتر برمدار شرافت و عزت دست یافتنی است.میلاد مهدی موعود(ع) که فراتر از یک واقعه تاریخی، تجلی تفکری زلال و بیانگر تداوم نبوت در بستر امامت است برهمگان مبارک باد.
کرونا؛ نعمت یا مصیبت؟!
دکتر اسماعیل کهرم
کارشناس محیط زیست
ضرب المثل ها نمودار تجربه تفکر و فرهنگ ملت ها هستند و ریشه ای قدیمی دارند. چندی قبل یک کتاب ضرب المثل های انگلیسی به همت دانشگاه معتبر آکسفورد به دستم رسید .عجیب بود. تقریباً در تمام موارد، مشابه فارسی برای آنها داشتیم. این موضوع را برای یک دوست انگلیسی تعریف کردم. گفت: زیرا عقل و درایت جهانی است. و به راستی هر ضرب المثلی را که از هر جای دنیا بشنویم متوجه میشویم که در زبان و فرهنگ ما هم مصداقی دارد.یک ضرب المثل ناب انگلیسی می گوید هر لکه ابر هر قدر هم سیاه باشد لبهاش درخشان است، شاید بتوان آن را اینگونه تعبیر کرد که هر مصیبتی هر قدر گران باشد، جنبههای خوشایندی هم دارد. خب حالا با این همهگیری مصیبت بار کرونا جنبه خوشایندی هم می توان در آن پیدا کرد؟ خواهیم دید که این گونه است. طبعاً اگر از زیان های کرونا شروع کنیم هیچ چیز ارزش جان انسان را ندارد. این ویروس در زمان نوشتن این جملات بیشتر از یک میلیون انسان را مبتلا کرده و همچنان اعداد در حال افزایش است.قطع ارتباط انسانها، جلوگیری از مسافرتها (به خصوص در ایام نوروز) و قطع دید و بازدیدهای معمول از خسارات روانی شیوع کرونا به حساب میآید.
البته رکود اقتصادی که در جهان آغاز شده زندگی را بر همه مردم تلخ کرده و تلخ تر هم خواهد کرد. مسأله بسیار حاد دیگری که کرونا به وجود آورد تعطیلی مؤسسات آموزشی از دبستان تا دانشگاه است که خسارات زیادی به سیستم آموزشی مملکت وارد می کند. به یاد دارم که در قدیم میگفتند پشت بچه ها هوا می خورد که مقصود منفک شدن از تحصیل برای مدتی کوتاه بود وقتی که رشته تحصیلی پاره می شود. مدتی زمان میبرد تا همه چیز به روال قبل بازگردد. فاجعه دیگر قطع چاپ روزنامههای کاغذی است که جریان اطلاعات را متوقف می کند و موجب سختی کسانی میشود که از این راه ارتزاق میکنند. ما ایرانیها عادت داریم که دوستی و رفاقت را با ژست های فیزیکی (بدنی)نشان بدهیم. به هم دست میدهیم، همدیگر را می بوسیم و یکدیگر را در آغوش میگیریم. از این ها هم محروم مانده ایم.
خب به قول معروف جمله عیبش را بگفتی، هنرش نیز بگو. من در این کرونا به غیر از موارد فوق، سراسر نعمت می بینم. کرونا انسان را از یک دنیای دیوانه ثروتمند و تلاش بیهوده مطلق نجات داد؛ دنیایی که به طور جنون آمیزی در حال سقوط بود و نمی دانست. می گویند قلب به این دلیل می تواند ۹۰ یا ۱۰۰ سال بدون وقفه کار کند که در هر ثانیه هفت دهم استراحت می کند و بقیه زمان را کار می کند. کرونا به جهان و جهانیان فرصت استراحت داد. فرد فرد مردم روی کره زمین فرصتی برای استراحت پیدا کردند. به تازگی اعلام شده است که برای نخستین بار است که جو زمین نفس می کشد، چون میزان مونوکسید و دی اکسید کربن کاهش پیدا کرده است. چون مصرف سوخت های فسیلی کمتر شده و بنزین کمتری سوزانده میشود. زمین به خاطر کرونا تصفیه شده و هوا پاک تر شده است. دوست پزشکی به من گفت مردم نسبت به بهداشت آگاهتر شدند. البته مصرف آب در ایران افزایش داشته که مردم باید در این مورد آموزش ببینند.
اگر شیر آب را باز بگذارند و دستها را ۲۰ثانیه بشویند ۲۰ لیتر آب مصرف می شود اما اگر شیر آب را در انتهای شستن دست باز کنند تنها ۳ لیتر آب مصرف می شود به همین سادگی. مسافرتهای کمتر باعث تمیز شدن جاده ها، رودخانه ها و بسترهای طبیعی مثل کوه و جنگل شده است. ما مثل تمام دنیا مصرف گرا، تجملاتی و لوکس گرا شدهایم. امسال دیدیم لزومی ندارد مبل، میز و صندلی ها را عوض کنیم. یا هزینه های فراوان برای آجیل و میوه هایی که هیچ مهمانی نمی خورد، بپردازیم. دو شیرینی فروش معروف در تهران قیمت ها را تا یک سوم کاهش دادند، یعنی همیشه می توانستند ارزان بفروشند اما نمی کنند.
کرونا به ما فهماند که زندگی چقدر کوتاه است. کرونا به ما نشان داد که ما چقدر ضعیف هستیم و با یک ویروس نابود میشویم. کرونا اثبات کرد همه ما یکسان هستیم. همه ملتها، دولتها و قدرتها در معرض انقراض هستند.
اسفند امسال بلایی به نام چهارشنبه سوری( به خاطر انفجار و تلفات) کم فروغ بود. سیزده بدر(به خاطر انهدام طبیعت و افزودن زباله) برگزار نشد و این قطعاً از نکات مثبت ظهور کرونا به حساب می آید.برای من مشکل است فواید و مضرات کرونا را در ترازو بگذارم و به طور مطلق تعیین کنم کرونا به نفع بشریت است یا نه. در آینده این امر مشخص خواهد شد و تاریخ زمین را به دو قسمت قبل و بعد از کرونا تقسیم خواهد کرد. ضرب المثل انگلیسی می گوید: سیاه ترین لکه ابر هم حاشیه ای روشن و نقره ای دارد. در مورد کرونا قطعاً همین طور است؛ قطعاً.
کارشناس محیط زیست
ضرب المثل ها نمودار تجربه تفکر و فرهنگ ملت ها هستند و ریشه ای قدیمی دارند. چندی قبل یک کتاب ضرب المثل های انگلیسی به همت دانشگاه معتبر آکسفورد به دستم رسید .عجیب بود. تقریباً در تمام موارد، مشابه فارسی برای آنها داشتیم. این موضوع را برای یک دوست انگلیسی تعریف کردم. گفت: زیرا عقل و درایت جهانی است. و به راستی هر ضرب المثلی را که از هر جای دنیا بشنویم متوجه میشویم که در زبان و فرهنگ ما هم مصداقی دارد.یک ضرب المثل ناب انگلیسی می گوید هر لکه ابر هر قدر هم سیاه باشد لبهاش درخشان است، شاید بتوان آن را اینگونه تعبیر کرد که هر مصیبتی هر قدر گران باشد، جنبههای خوشایندی هم دارد. خب حالا با این همهگیری مصیبت بار کرونا جنبه خوشایندی هم می توان در آن پیدا کرد؟ خواهیم دید که این گونه است. طبعاً اگر از زیان های کرونا شروع کنیم هیچ چیز ارزش جان انسان را ندارد. این ویروس در زمان نوشتن این جملات بیشتر از یک میلیون انسان را مبتلا کرده و همچنان اعداد در حال افزایش است.قطع ارتباط انسانها، جلوگیری از مسافرتها (به خصوص در ایام نوروز) و قطع دید و بازدیدهای معمول از خسارات روانی شیوع کرونا به حساب میآید.
البته رکود اقتصادی که در جهان آغاز شده زندگی را بر همه مردم تلخ کرده و تلخ تر هم خواهد کرد. مسأله بسیار حاد دیگری که کرونا به وجود آورد تعطیلی مؤسسات آموزشی از دبستان تا دانشگاه است که خسارات زیادی به سیستم آموزشی مملکت وارد می کند. به یاد دارم که در قدیم میگفتند پشت بچه ها هوا می خورد که مقصود منفک شدن از تحصیل برای مدتی کوتاه بود وقتی که رشته تحصیلی پاره می شود. مدتی زمان میبرد تا همه چیز به روال قبل بازگردد. فاجعه دیگر قطع چاپ روزنامههای کاغذی است که جریان اطلاعات را متوقف می کند و موجب سختی کسانی میشود که از این راه ارتزاق میکنند. ما ایرانیها عادت داریم که دوستی و رفاقت را با ژست های فیزیکی (بدنی)نشان بدهیم. به هم دست میدهیم، همدیگر را می بوسیم و یکدیگر را در آغوش میگیریم. از این ها هم محروم مانده ایم.
خب به قول معروف جمله عیبش را بگفتی، هنرش نیز بگو. من در این کرونا به غیر از موارد فوق، سراسر نعمت می بینم. کرونا انسان را از یک دنیای دیوانه ثروتمند و تلاش بیهوده مطلق نجات داد؛ دنیایی که به طور جنون آمیزی در حال سقوط بود و نمی دانست. می گویند قلب به این دلیل می تواند ۹۰ یا ۱۰۰ سال بدون وقفه کار کند که در هر ثانیه هفت دهم استراحت می کند و بقیه زمان را کار می کند. کرونا به جهان و جهانیان فرصت استراحت داد. فرد فرد مردم روی کره زمین فرصتی برای استراحت پیدا کردند. به تازگی اعلام شده است که برای نخستین بار است که جو زمین نفس می کشد، چون میزان مونوکسید و دی اکسید کربن کاهش پیدا کرده است. چون مصرف سوخت های فسیلی کمتر شده و بنزین کمتری سوزانده میشود. زمین به خاطر کرونا تصفیه شده و هوا پاک تر شده است. دوست پزشکی به من گفت مردم نسبت به بهداشت آگاهتر شدند. البته مصرف آب در ایران افزایش داشته که مردم باید در این مورد آموزش ببینند.
اگر شیر آب را باز بگذارند و دستها را ۲۰ثانیه بشویند ۲۰ لیتر آب مصرف می شود اما اگر شیر آب را در انتهای شستن دست باز کنند تنها ۳ لیتر آب مصرف می شود به همین سادگی. مسافرتهای کمتر باعث تمیز شدن جاده ها، رودخانه ها و بسترهای طبیعی مثل کوه و جنگل شده است. ما مثل تمام دنیا مصرف گرا، تجملاتی و لوکس گرا شدهایم. امسال دیدیم لزومی ندارد مبل، میز و صندلی ها را عوض کنیم. یا هزینه های فراوان برای آجیل و میوه هایی که هیچ مهمانی نمی خورد، بپردازیم. دو شیرینی فروش معروف در تهران قیمت ها را تا یک سوم کاهش دادند، یعنی همیشه می توانستند ارزان بفروشند اما نمی کنند.
کرونا به ما فهماند که زندگی چقدر کوتاه است. کرونا به ما نشان داد که ما چقدر ضعیف هستیم و با یک ویروس نابود میشویم. کرونا اثبات کرد همه ما یکسان هستیم. همه ملتها، دولتها و قدرتها در معرض انقراض هستند.
اسفند امسال بلایی به نام چهارشنبه سوری( به خاطر انفجار و تلفات) کم فروغ بود. سیزده بدر(به خاطر انهدام طبیعت و افزودن زباله) برگزار نشد و این قطعاً از نکات مثبت ظهور کرونا به حساب می آید.برای من مشکل است فواید و مضرات کرونا را در ترازو بگذارم و به طور مطلق تعیین کنم کرونا به نفع بشریت است یا نه. در آینده این امر مشخص خواهد شد و تاریخ زمین را به دو قسمت قبل و بعد از کرونا تقسیم خواهد کرد. ضرب المثل انگلیسی می گوید: سیاه ترین لکه ابر هم حاشیه ای روشن و نقره ای دارد. در مورد کرونا قطعاً همین طور است؛ قطعاً.
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
سخنرانی تلویزیونی رهبر معظم انقلاب
-
آخرین وضعیت اقتصادی کشور در دوران کرونا
-
وضعیت کرونا در ایران
-
نظم نوین جهانی در پساکرونا؛
-
ظریف: تحریمها را بردارید
-
بازگشایی تدریجی مشاغل با دقت انجام شود
-
دستاوردهای کرونا
-
گرین کارت کووید 19
-
داماد در تهران ماند عروس به سمنان رفت
-
آمادگی شبکه ارتباطی برای آموزش آنلاین
-
پژمردن گلها و گلخانهها در بهار کرونا
-
کرونا بر سلامت چای ایرانی تأثیر ندارد
-
خودزنی نکنید حرمت گذشتگان را حفظ کنید
-
چطور در«شرایط بد» «خبر خوب» تولید کنیم؟
-
جامعه تشنه شادی امید و نشاطی سازنده است
-
چگونه درباره کتابهایی که نخواندهایم حرف بزنیم؟
-
دوگانه جعلی؛ اقتصاد یا کرونا؟
-
مهدویت و افق های پیش رو
-
کرونا؛ نعمت یا مصیبت؟!
اخبارایران آنلاین